دکتر رادی، رادمرد فرهنگ و سیاست
حسین یزدی
خبر درگذشت دکتر محمّدعلی رادی برای اهالی فرهنگ و سیاست در استان یزد بسیارغیرمترقبه و تأسّف آور بود. او که به راستی رادمردی بود یگانه و کوشنده ای بود راستین در عرصۀ فعّالیّت های فرهنگی و اجتماعی، هنوز زود بود که جان از این جهان برکند و دوستداران فرهنگ و قلم را سوگوار خویش نماید. […]
خبر درگذشت دکتر محمّدعلی رادی برای اهالی فرهنگ و سیاست در استان یزد بسیارغیرمترقبه و تأسّف آور بود. او که به راستی رادمردی بود یگانه و کوشنده ای بود راستین در عرصۀ فعّالیّت های فرهنگی و اجتماعی، هنوز زود بود که جان از این جهان برکند و دوستداران فرهنگ و قلم را سوگوار خویش نماید.
۱- دکتر رادی دامپزشکی خوانده بود و جزء سرآمدان سرشناس این رشته بود؛ چون هم عالی ترین سمت های اجرایی چون ریاست سازمان دامپزشکی کشورو معاون و مشاور وزیر کشاورزی تجربه نمود و هم پایه گذار صنعت تولید بلدرچین کشور محسوب می شد. به گونه ای که اگر بگوییم او پدر این صنعت بود سخنی به ناراست نگفته ایم، زیرا که در زمانی که مردم آگاهی اشان از این ماکیان منحصر به داستان “بلدرچین و برزگر” در کتاب های درسی می شد و کمتر کسی چیزی ازآن ها شنیده یا دیده بود، او وقتی که تهران را به قصد میبد ترک می کرد، تعداد انگشت شماری بلدرچین را که از یکی از دوستانش گرفته بود با خود به میبد آورد و در منزل مسکونی خود شروع به پرورش آن ها کرد و آنگاه که تعداد آن ها را از ۱۰ قطعه به ۵۰۰ قطعه رساند، دوستان خود را تشویق کرد که برای پرورش آن اقدام به اخذ پروانه تأسیس و بهره برداری کنند و به تدریج بزرگ ترین فارم پرورش بلدرچین در ایران و حتّی خاورمیانه را در میبد تأسیس کرد.تلاش در بازاریابی و گسترش این صنعت در کشور نیز مرهون تدبیر و پایداری این دامپزشک خلاّق و مولّد بود.
۲- دکتر رادی علاوه از دانش تخصّصی در دامپزشکی در حوزۀ مسائل فرهنگی و اجتماعی نیز شخصیّت مطّلع و آگاهی بود. او بر خلاف بسیاری از هم صنفانش در رشته های علوم پزشکی، از ذائقه فرهنگی فراوانی بهره مند بود. کتابخوان بود و با تاریخ و ادب و علم اجتماع نیزآگاهی خوبی به هم زده بود از این رو در از اوایل دهۀ هشتاد با اخذ امتیاز انتشار هفته نامۀ «سایبان» رسمأ به فعّالیّت روزنامه نگاری قدم گذاشت و در فضای باز آن سال ها توانست خوب بدرخشد. سایبان از یک جریدۀ محلّی به توش و توان فراوانی در سطح ملّی چهره گشود و در هر شماره با مقالات و مصاحبه های پروپیمانی از شخصیّت های فرهنگی و سیاسی، کیوسک های مطبوعاتی را رونق می داد. کیفیّت چشمگیر سایبان و درخشش رو به تزاید مدیر مسئول خوش قریحه اش موجب شد تا دکتر رادی با اعتماد و استقبال روزنامه نگاران یزد به ریاست خانۀ مطبوعات استان انتخاب گردد و بدین ترتیب او در آن سال ها برگ های زرّینی بر صحیفۀ تاریخ مطبوعات یزد افزود.
۳-دکتر رادی فعّال سیاسی و اجتماعی هم بود و از همان سال های نخستین پس از انقلاب در مصادر و موقعیّت های اجرایی و سیاسی قرار گرفته بود و علاوه برمسئولیت های اجرایی که اشاره شد تجربه نامزدی انتخابات مجلس هم تجربه کرد. او از همان اعوان فعالیت های سیاسی گرایشات اصلاح طلبانه داشت و برخلاف بسیاری از فعّالان سیاسی که عقربۀ جهت گیری خود را متناسب با اوج و حضیض جریانات سیاسی تنظیم می کنند، در مشی سیاسی خود، همواره ثابت قدم ماند و شاید از این رو ناگزیر شد سال های نسبتأ درازی را از مصادر رسمی برکنار بماند و به تدریج به فعّالیّت های مؤثّر مدنی در میبد بپردازد و در شکل گیری و تداوم تشکّل های فرهنگی و اجتماعی ازجمله مؤسّسۀ گسترش فرهنگ و قلم میبد وانجمن یاوران میراث فرهنگی و … و حتّی گردهمایی و گعده های فرهنگی اهل فکر و فرهنگ در این شهر تاریخمند تأثیرگذار افتد.
۴- دکتر رادی اهل ذوق و هنر نیز بود. با شعر و نقّاشی و نگارگری میانۀ خوبی داشت و عکّاسی زبردست محسوب می شد . بسیاری از دوستان نزدیکش، شاید بهترین عکس های زندگی اشان را مرهون هنرمندی و ذوق آفرینی او باشند . درگذشت این دوست خوش طبع و گرانمایه که در آخرین کار فرهنگی با مناعت نظر، یادداشتی صمیمانه در نکوداشت استاد عبدالعظیم پویا با عنوان :« پویا همواره در دل من»نوشت وارسال داشت که در کتاب «پویای فرهنگ» از وی چاپ شده است . او البتّه در تهیّۀ تصاویر کتاب مزبور نیز یاری مؤثّری داشت و از گالری عکس های خویش تصاویر منتخب و مناسبی فرستاده و بیش از پیش مساعدت ها نمود. اخیرأ نیز کتاب« آنچه که بود» ، در گزارش زندگی و آثار رزمندۀ عصر مشروطۀ میبد ،ملاّ رضا میبدی را آمادۀ چاپ کرده بود.یادش گرامی است و خاطرش برای دوستداران فرهنگ همواره عزیز و ماندگار خواهد بود.
حسین یزدی
روانش شاد باد.