پیرامون اهمیت و جایگاه روابط عمومی مطالب بسیار زیادی موجود می باشد. اما در بحث اقتصاد مقاومتی ، روابط عمومی شاید به درستی جایگاه خود را نیافته است. برای این منظور می بایست ابتدا تعریف ساده ای از اقتصاد مقاومتی داشته باشیم، که به طور خلاصه میتوان گفت، کشف و شناسایی راه های که دشمن از طریق آن میتواند به کشور فشار وارد کرده و باعث ضربه به کشور شود و از طرفی دیگر تبدیل این تهدیدها به فرصت. این اصطلاح ویژه ایران است و توسط مقام معظم رهبری به وجود آمد.

 با مرور بیانات مقام معظم رهبری در سنوات گذشته که بنیان گذار این نو اقتصاد هستند میتوان به اهمیت اقتصاد مقاومتی و جایگاه روابط عمومی دست یافت . ایشان در تاریخ ۲۰ اسفند ۹۴ در جمع اعضای مجلس خبرگان فرمودند:

من به نظرم سه مسئله از لحاظ اولویت، از لحاظ ریشه‌ای بودن و حل مشکلات دیگر از همه مهم‌تر است؛ یکی عبارت است از مسئله‌ی اقتصاد مقاومتی. کشور بدون اقتصاد مقاومتی رشد نخواهد کرد، مشکلات اقتصادی‌اش برطرف نخواهد شد، بلکه گرفتاری‌هایش روزبه‌روز بیشتر خواهد شد.با این رهنمونها اهمیت این نوع اقتصاد به روشنی نمایان میگردد.

 با بررسی بیشتر بیانات مقام معظم رهبری، از جمله در سخنرانی ابتدای سال ۹۵ ایشان به صراحت عنوان میدارند که ” شعار سال را که باید به صورت گفتمانی در میان مردم و افکار عمومی کشور رواج پیدا کند، یک شعار اقتصادی قرار بدهیم ” همچنین ایشان در ادامه سخنانشان عنوان میدارند که ” در این مقطع زمانی، سیاستهای استکبار و بخصوص و به‌طور خاص سیاستهای آمریکا اقتضا میکند که یک تفکری تزریق بشود در میان ملت ما؛ اول در میان نخبگان جامعه و بعد از آن بتدریج به افکار عمومی منتقل بشود؛ یک تفکر خاصی تزریق بشود به افکار عمومی.

  آن سیاستی که مورد نظر آنها است این است که وانمود کنند ملت ایران بر سر یک دوراهی قرار دارد و چاره‌ای ندارد جز اینکه یکی از این دو راه را انتخاب کند. ” و در اینجاست که روابط عمومی پا به عرصه مبارزه می گذارد. و با توجه به رسالت بالای خود مبنی بر اطلاع رسانی و فرهنگ سازی می بایست اقداماتی اساسی نیز انجام دهد.اولین پیشنها بنده با توجه به فرمایشات مقام معظم رهبری که فرمودند قرارگاه اقتصاد مقاومتی تشکیل دهید، فرماندهی برایش بگذارند ، و با توجه مقدمه بالا اینست که این قرارگاه نیز باید ستادی عملیاتی با عنوان روابط عمومی داشته باشد و فعالیت های ذیل را انجام دهد.

فعالیت ها در ۴ جهت کلی خلاصه می گردد:
درون سازمانی : فعالیت درون سازمانی از این حیث قابل اهمیت است که فرهنگ اقتصاد مقاومتی در ابتدا از خود مراکز می بایست آغاز شود. البته منظور از درون سازمانی ، فقط سازمانهای دولتی نمی باشد .بلکه کلیه واحدهای مرتبط با اقتصاد مقاومتی می باشد . با انجام فعالیت های سیستماتیک در روابط عمومی قادر خواهیم بود در مبادی اصلی ایجاد اقتصاد مقاومتی فرهنگ سازی مناسبی انجام دهیم، و آن را به سایر بخشها تعمیم دهیم.

برون سازمانی : بستر سازی و فرهنگ سازی در مراکز بسیار حساس مانند مدارس، روستاها، دانشگاهها، مراکز علمی، فرهنگی و هنری و غیره . با این بستر سازی ها نیروهای با فرهنگ اقتصاد مقاومتی وارد بازار می شوند که به دلیل داشتن این فرهنگ، به صورت خودجوش در مسیر این اقتصاد حرکت خواهند کرد.

سنجش افکار عمومی : به منظور پایش فعالیت های انجام شده و شناسایی میزان رشد این فعالیت ها می بایست از افکار سنجی در میان مردم استفاده شود ، نکته مهم این است که ما در این مرحله نباید از نظر سنجی استفاده کنیم زیرا ممکن است نتایج درستی بدست نیاوریم و بنابر این بایستی از افکار سنجی استفاده کنیم. همچنین این پایش افکار عمومی به وسیله افکار سنجی بایستی به صورت سیستماتیک و مرتب انچام گیرد تا نتایج دقیق و درستی بدست آوریم.

برون مرزی : در بحث برون مرزی می بایست با انتقال این مفهوم به سایر کشورهای همسو و همفکر و کمک به آنها جهت استقرار اقتصاد مقاومتی به مقابله ای منسجم تر و هدفمند تر با کشورهای سلطه طلب پرداخت. و با اتحاد با آنها به هم افزایی قابل توجه ای رسید.

البته رهبران روابط عمومی از تکنولوژی های روز و قدرت رسانه نبایستی غافل شوند و با استفاده صحیح از این ابزارها در مسیر اقتصاد مقاومتی قدم بردارند.