نزاع مرگبار چند جوان به خاطر یک دختر!
درگیری چند جوان به خاطر دختری در یکی از محلات تهران پسری را به کام مرگ کشاند و دیگری را در آستانه قصاص قرار داد.
درگیری چند جوان به خاطر دختری در یکی از محلات تهران پسری را به کام مرگ کشاند و دیگری را در آستانه قصاص قرار داد.
به گزارش شرق، رسیدگی به این پرونده روز گذشته در دادگاه کیفری استان تهران انجام شد. در ابتدای جلسه نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و گفت متهم که جوانی ٣٤ساله است اردیبهشت سال گذشته به خاطر دختر مورد علاقهاش با چند جوان درگیر شد و یکی از آنها را به قتل رساند.
او در جلسه بازجویی جزئیات قتل را توضیح داده و اتهامش را قبول کرده است. با توجه به مدارک موجود در پرونده و درخواست اولیایدم، تقاضای صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه مادر مقتول بهعنوان تنها ولیدم پرونده در جایگاه حاضر شد.
او درخواست صدور حکم قصاص کرد و گفت: من علاوه بر این جوان از دختری که باعث قتل شده است هم شکایت دارم چرا آن دختر در دادگاه نیست اگر او با این جوان رابطه نداشت حالا پسر من هم زنده بود.
سپس نوبت به متهم رسید. او اتهام قتل عمدی را قبول کرد و گفت: مدتی بود که با دختری به نام رکسانا رابطه داشتم و با هم دوست بودیم. روز حادثه به خانه او رفتم چند پسر جوان مقابل خانه رکسانا آمدند و اعتراض کردند و گفتند چرا به اینجا آمدی. آنها با گازاشکآور به من حمله کردند من هم یک لیوان شکستم و به سمتشان حمله کردم سه نفر بودند فرار کردند و رفتند اما به دلیل اسپری اشکآوری که به صورت من پاشیده شده بود، چشمانم میسوخت همان لحظه به پارک، سمت شیر آب رفتم تا صورتم را بشویم که جوانی به سمتم آمد دوستش هم همراهش بود. آنها با من درگیر شدند.
نمیدانم چرا اینکار را کرد چون اصلا او در درگیری نبود. به من اعتراض کرد و گفت اینجا محله ماست و تو حق نداری به خانه دختری بروی که در محله ما زندگی میکند. او فحاشی کرد و فحش ناموسی داد. ما با هم درگیر شدیم و همدیگر را کتک زدیم.
مردم آمدند و ما را آشتی دادند و بهظاهر همه چیز تمام شد اما من از او کینه به دل گرفته بودم، پدرومادرم فوت کرده بودند و فحاشیهای او من را ناراحت کرده بود. چند ساعت بعد من دوباره به آن محله رفتم و با هم روبهرو شدیم. من که چاقو دستم بود به سمت او حمله کردم قصدم کشتنش نبود فقط میخواستم زخمیاش کنم. او جستوخیز میکرد که چاقو به شاهرگش برخورد کرد و بعد هم یک ضربه به پشتش زدم.
متهم گفت: کسی که همراهم بود از ترس فرار کرد من سعی کردم از خودروهای عبوری کمک بگیرم اما نشد. آنها میترسیدند و نمیایستادند. صد متر پایینتر از جایی که بودیم ایستگاه اورژانس بود به آنجا رفتم و گفتم کسی چاقو خورده و کمک لازم دارم بعد که مأموران اورژانس آمدند، من فرار کردم. البته بعد خودم را تسلیم کردم. حالا هم در دادگاه هستم. من قبول دارم چاقو زدم و منتظر بودم از او انتقام بگیرم، اما قصدم کشتنش نبود.
با پایان جلسه رسیدگی هیأت قضات شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
ارسال نظر