مشروح این گفتگو را در ادامه بخوانید.

***
آقای محصولی اخیرا گفته بود از نظر جبهه پایداری برای انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ باید دنبال نامزد اصلح رأی آور باشیم، این موضع را شما هم از جایگاه عضوی از شورای مرکزی این جبهه تأیید می کنید؟
اخیرا مجمع عمومی جبهه پایداری تشکیل شد و اعضای جدید شورای مرکزی را انتخاب کرد. جناب آقای دکتر آقاتهرانی به عنوان دبیرکل و مهندس محصولی به عنوان قائم مقام و مسئول ستاد انتخاب شدند، تعیین سخنگو هم در جلسات بعدی  انجام می شود. قاعدتا بعد از آنکه ۱۰ نیروی جدید -۵ نفر اصلی و ۵ نفر علی البدل- به ترکیب شورای مرکزی وارد شدند باید جلسات شورای مرکزی تشکیل شود و اعضا درباره موضوعات مختلف از جمله انتخابات تصمیم بگیرند.
آنچه آقای محصولی بیان کرد قبل از جلسه مجمع عمومی و تعیین شورای مرکزی جدید بود. ولی روشن است که هم شرع و هم عقل می گوید که باید سراغ اصلح رفت ولی خوب آن بحث های بعدی است که اگر اصلح وجود نداشته باشد، چه باید کرد؟ معتقدیم در این صورت هم باید دوباره سراغ اصلح برویم، یعنی کسی را که از دیگران صالح تر است مورد حمایت قرار دهیم. حالا اینکه شاخص های اصلح در این دوره چیست؟ باید نشست و تعریف کرد.
یعنی بحث رأی آوری دیگر وجود ندارد و انتخاب اصلح مدنظر جبهه پایداری خواهد بود؟
وقتی دو نفر مقایسه می شوند بالاخره یکی رأی آورتر است یعنی فاکتور رأی آوری هم یکی از شاخص ها برای نامزد اصلح محسوب می شود. در واقع انتخاب اصلح با در نظر گرفتن مجموع شاخص ها است.

در کل شما صحبت های آقای محصولی را تأیید می کنید؟

انتخاب اصلح هم حکم عقل و هم حکم شرع است، منتها بحث بر سر تعیین مصداق است. اعضای شورای مرکزی جدید جبهه پایداری باید بنشینند، صحبت کنند و به جمع بندی برسند. هم اکنون ۵ نفر از اعضای اصلی شورای مرکزی و ۵ نفر علی البدل تغییر کردند بنابراین باید منتظر بود و دید دوستان جدید در نشست های بعدی چه تصمیمی می گیرند.

آقای علی اصغر زارعی چون در یک ارگان نظامی مسئولیت گرفت دیگر در جمع اعضای شورای مرکزی جبهه پایداری حضور ندارد، علت اینکه آقایان حسینیان، لنکرانی، نبویان و خانم طبیب زاده نوری در ترکیب شورای مرکزی جدید جبهه پایداری نیستند چه بود؟ آیا این افراد برای حضور در شورای مرکزی جدید نام نویسی نکردند یا نام نویسی کردند و رأی نیاوردند؟

خیر، اصلا ثبت نام نکردند، آقای جلالی رئیس دفتر آیت الله مصباح هم از جمله کسانی بود که در شورای مرکزی جدید نیست. از همه آن دوستان خواستیم که تشریف بیاورند، ثبت نام کنند هر کدام به دلیلی نیامدند مثلا آقای لنکرانی چون رئیس بیمارستانی در شیراز است حضور در جلسات شورای مرکزی برایش مشکل بود، در این مدت چند سال هم که در شورای مرکزی جبهه پایداری عضویت داشت خیلی به ندرت می توانست در جلسات شورای مرکزی شرکت کند.

آقای ستار هدایتخواه هم نیامد چون ساکن کهگیلویه و بویراحمد است و آمد و رفت به جلسات برایش سخت بود. آقای جلالی هم گفت “در خدمت هستم اما برایم حضور در جمع اعضای شورای مرکزی مقدور نیست”.

آقای حسینی نیز در آخرین لحظه انصراف داد چون می گفت “من با بچه های مجمع در سراسر کشور رابط بودم، تماس گرفتم و من را می شناسند درست نیست که کاندیدای عضویت شورای مرکزی شوم”، با وجودی که او را کاندیدا کرده بودند و اسمش در لیست بود اما انصراف داد. آقای حسینیان نیز قبلا در جلسات خیلی کم شرکت می کرد. آقای نبویان هم گفت من کارهای فردی زیاد دارم خیلی فرصت حضور در کارهای جمعی ندارم. در کل از همه آقایان برای نامزدی برای انتخابات شورای مرکزی دعوت کردیم ولی بحث خاصی نبود که بگوییم موضع شان مخالف است. در واقع هیچ کدام آنها از نظر فکری جدا نشدند حضور در شورای مرکزی مسئولیت روی دوششان می گذاشت که وقت انجامش را نداشتند.

اینکه می گفتند آقایان حسینیان و نبویان چون به سمت آقای احمدی نژاد رفتند اختلاف درونی میان جبهه پایداری رخ داد و از سر اختلافات آنها جدا شدند صحت ندارد؟

خیر اختلافی در میان بچه های جبهه پایداری نبود. آقای حسینیان نگاهش به آقای احمدی نژاد مثبت بود و نگاه جبهه پایداری منفی اما این مسئله شکافی در جبهه ایجاد نکرد. نظر شخصی آقای حسینیان موضع جبهه نبود اما رفاقت و دوستی بچه های جبهه پایداری هنوز سرجایش باقی است و تا این حد از اختلاف نظر در همه تشکل ها طبیعی است.

جبهه پایداری از سال ۹۰ که تشکیل شد تا به امروز در این ۵ سال هرچه گذشت چهره های آن ریزش کردند یک مقطعی آقای کوچک زاده و رسایی رفتند، در این مقطع زمانی هم آقایان زارعی، حسینیان، لنکرانی و نبویان. یعنی هر چه می گذرد شخصیت های چهره دارند از جبهه پایداری جدا می شوند، علت چیست؟

هر تشکلی اساسنامه دارد و براساس اساسنامه خود عمل می کند. جبهه پایداری که ابتدا شکل گرفت اساسنامه و مرامنامه ای نداشت. افرادی دور هم جمع شدند و جبهه پایداری را تشکیل دادند. بعد از انتخابات مجلس نهم نوشتن اساسنامه آغاز شد، روشن است که بعد از تهیه اساسنامه باید برطبق آن عمل کرد؛ یعنی شورای مرکزی اول لغو شد و هیأت موسس شورای مرکزی جدید را تعیین کرد که تا کنون فعالیت می کردند. در اساسنامه آمده است که هیأت موسس پس از انتخاب شورای مرکزی خودش منحل می شود و همه کارها بر عهده شورای مرکزی منتخب است.

پس از پایان گرفتن عمر شورای مرکزی دوم،‌ این مجمع عمومی است که شورای مرکزی جدید را انتخاب می کند. جلسه مجمع عمومی تشکیل شد و به نامزدهای عضویت در شورای مرکزی رأی دادند، از میان نامزدها، ۱۷ نفر اصلی و ۵ نفر علی البدل انتخاب شدند بنابراین یک سازوکار قانونی بود. به عبارت دیگر افراد باید طبق سازوکار قانونی رأی می آوردند و این به معنای ریزش نیست.

ممکن است دور بعد همین آقایان سرشان خلوت تر باشد و بیایند نامزد شوند و رأی بیاورند. یک جریانی در کشور است که جبهه پایداری را به دو بخش تقسیم می کند و دائم می خواهد القا کند که در جبهه اختلاف است، اعضایش در حال ریزش هستند و مجموعه پایداری ضعیف شده است. در واقع یک فرضیه ای در ذهن این جریان شکل گرفته و حالا بعد دنبال شاهدش می گردد، ما به آن ها عرض می‌کنیم که چنین فرضیه ای وجود ندارد تا شما به دنبال تایید فرضیه تان باشید. جبهه پایداری یکدست حرکت می کند و جلو می رود، ممکن است اعضا در جایی با هم اختلاف نظری داشته باشند ولی مبنا نظر اکثریت است و طبق نظر اکثریت عمل می کنیم.

جبهه پایداری همانگونه که آقای محصولی گفته دنبال حمایت از یک نامزد جدید تجربه نشده در انتخابات ریاست جمهوری است؟

اینها مواردی است که شورای مرکزی جدید باید تصمیم بگیرد. ممکن است آقای محصولی نکته ای گفته باشد منتها قبل از انتخاب اعضای شورای مرکزی جدید بود.

یعنی انتخاب میان “حمایت از کاندیدای تجربه شده” و “حمایت از کاندیدای جدید” است و امکان دارد هر کدام از این گزینه ها ملاک عمل شورای جدید جبهه پایداری قرار گیرد؟

بله، ممکن است کاندیدای نهایی جبهه پایداری جدید یا تجربه شده باشد، باید دید اعضای شورای مرکزی جدید به چه جمع بندی می رسند.

سعید جلیلی کاندیدای جبهه پایداری در دوره گذشته بود ممکن است همچنان مدنظر جبهه پایداری است؟

این هم بستگی به شورای مرکزی دارد.

به نظر شما اصولگرایان مقابل آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری باید با یک کاندیدا بیایند یا با چند کاندیدا؟

من معتقدم این حرف ها بیشتر از جناح آقای روحانی است یعنی می خواهند آقای روحانی را یک شخصیت مقتدری جلوه بدهند که می گویند این شخصیت مقتدر را با وحدت  می شود شکست داد یا با کثرت؟ به نظرم موقعیت آقای روحانی به اندازه ای متزلزل است که چه کثرت و چه وحدت کاندیداهای اصولگرا خیلی فرقی در وضعیت به هم ریخته آقای روحانی نمی کند.

به نظر شما کدام بیشتر شانس موفقیت دارد تک کاندیدایی یا چندکاندیدایی؟

فرقی نمی کند. هر دو گزینه می تواند جواب بدهد. کثرت شود ممکن است انتخابات به مرحله دوم بکشاند. ولی اگر وحدت باشد همان  دور اول آقای روحانی شکست می خورد.

اصولگرایان  چند نامزد در صحنه خواهند داشت؟

پیش بینی نکردم.

یک مدلی جامعه روحانیت مطرح می کند که محور کار است پایداری به آن مکانیزم می پیوندد؟

به نظر شورای مرکزی جدید بر می گردد.

این روزها از دو گزینه پرویز فتاح و عزت الله ضرغامی به عنوان گزینه های احتمالی جریان شما نام برده می شود،  نظر شما درباره آنها چیست؟ آیا آنها خصوصیات لازم برای حمایت از جبهه پایداری را دارند؟

جلسات بعدی شورای مرکزی جدید جبهه پایداری که تشکیل می شود درباره مصادیق نیز صحبت می شود.

چرا جلسه انتخاب شورای مرکزی جبهه پایداری پشت درهای بسته برگزار شد و رسانه ها دعوت نبودند؟

همه احزاب همین طور عمل می کنند چون یک تصمیم گیری داخل تشکلی بود.

اما بعد از آن جلسه هیچ مصاحبه ای انجام نشد و حتی برخی اعضای جدید که با آنها تماس می گرفتیم گفتند تصمیم جمعی است که مصاحبه نشود؟

چنین تصمیمی نبود. اتفاقا بلافاصله چندنفر از اعضای شورای مرکزی مصاحبه کردند.

خیلی کوتاه در حد یک خط مصاحبه بود نه روایت کامل جلسه.

مسئله خاصی نبود انتخاباتی برگزار شد دبیرکل درباره کارهای جبهه گزارش داد، بعد برای نامزدهای عضویت در شورای مرکزی رأی گیری شد، سپس حاضران نماز خواندند و بعد از ظهر هم جلسه مختصری در کمیسیون ها انجام شد. نشست عمومی اگر داشته باشیم همه خبرنگاران را دعوت می کنیم.

قرار است جامعه روحانیت از تشکل های اصولگرا دعوت داشته باشد اگر از پایداری دعوت کند، شرکت می کنید؟

چرا شرکت نکند ما برای همه بزرگان احترام قائلیم هر اقدامی که باعث وحدت و همبستگی و همدلی شود دوستان ما هم همراه بودند و همراه خواهند بود.

شورای مرکزی فعلی به آیت الله مصباح نزدیک تر شده یا دورتر یا تغییری نکرده است؟

تفاوتی نکرده است. ولی جبهه جوان بود و جوان تر شده است.