بیش از ٤٠٠ کشته و زخمی در انفجار کابل
عملياتي در اين سطح نميتواند از عهده گروههاي كوچك و بدون پشتوانه خارجي برآيد. جنگ در افغانستان در واقع يك جنگ استخباراتي و نيابتي است و عناصر و عوامل داخلي در حد يك ابزار استراتژيك در خدمت گرفته ميشوند.
وقوع انفجار در امنترین و امنیتیترین خیابان کابل یعنی منطقهای که سفارتخانههای کشورهای اندونزی، امارات متحده، فرانسه، آلمان، ژاپن، چین، ترکیه، هند، ایران، بریتانیا، کاخ ریاستجمهوری و وزارت خارجه افغانستان واقع شده، میتواند تمامی معادلات امنیتی را در این شهر ناآرام بر هم بزند. ساعت ٨:٢٥ صبح به وقت محلی، در پنجمین روز از ماه مبارک رمضان و فقط چند ساعت پس از آنکه افغانها فعالیت روزانه خود را در یکی از پرازدحامترین مناطق شهر آغاز کرده بودند، کابل شاهد وقوع بزرگترین انفجار از سال ٢٠٠١ میلادی بود؛ انفجاری که به گفته مقامات این کشور بیش از ٤٠٠ کشته و زخمی بر جای گذاشته است. به گزارش روزنامه گاردین، انفجاری که روز گذشته در منطقه دهم امنیتی کابل در چهارراه «زنبق» (تقاطع خیابان وزیر اکبرخان و صلح) روی داد و به کشتهشدن حدود صد نفر انجامید، خونینترین انفجار در این شهر از تابستان گذشته است؛ در این حادثه هم که مسئولیت آن را گروه تروریستی «داعش» بر عهده گرفت، نزدیک به صد نفر کشته شدند. براساس گزارشها، شدت انفجار روز گذشته بهحدی بالا بوده است که چندین دستگاه خودرو منهدم شدند و همچنین به ساختمانهایی که در دهها متری محل انفجار قرار داشتند، خسارتهایی وارد شد و پس از انفجار دود غلیظی به هوا برخاست. مقامهای امنیتی به خبرنگاران گفتند مواد منفجره در تانکر آب جاسازی شده بود و یک گودال عمیق هفت متری در محل انفجار ایجاد کرده است. «عزیز ناوین»، مهندس آیتی که با شبکه خبری «طلوعنیوز» کار میکرد، یکی از اولین قربانیان این حادثه است که نامش در خبرگزاریها منتشر شد. به گزارش الجزیره، «محمد نازی»، راننده شاغل در شبکه خبری «بیبیسی» نیز در این حادثه کشته شده است و چهار خبرنگار این شبکه خبری که در این حادثه زخمی شدهاند، برای مداوا به بیمارستان منتقل شدهاند.
آسیبدیدن ساختمان سفارت ایران
این انفجار نزدیک سفارت آلمان در خیابان «وزیر اکبرخان» نزدیک به کاخ ریاستجمهوری و سفارتخانههای خارجی روی داد؛ اما طبق گزارشهای منتشرشده بیشتر قربانیان این حادثه مرگبار مانند همیشه شهروندان عادی افغانستان هستند. وزیر امور اروپایی فرانسه اعلام کرد، این انفجار ساختمان سفارتهای آلمان و فرانسه را دچار خسارت کرد؛ اما اطلاعاتی مبنی بر آسیبدیدن اتباع فرانسوی و آلمانی در این حمله وجود ندارد. به گزارش ایرنا، شدت انفجار باعث خردشدن شیشههای ساختمان دفتر نمایندگی این خبرگزاری در کابل شده. ساختمان سفارت ایران نیز در این حادثه آسیب دیده است. به گزارش تسنیم در زمان انفجار فقط دو نفر از کارکنان سفارت ایران در محل حضور داشتند که دچار «جراحتهای سطحی» شدند. بنا بر این گزارش سقفهای کاذب سفارت و شیشههای پنجرهها تخریب شده و به تأسیسات سفارت ایران آسیب رسیده است. درهمینحال، سخنگوی وزارت خارجه کشورمان با محکومیت این حملات، ابراز امیدواری کرد ابتکارات سیاسی و گفتوگوها بین گروههای افغان بدون دخالت برخی کشورهای منطقه و فرامنطقه که متهم به تجهیز و تسلیح گروههای افراطی و تروریستی هستند، سدی در برابر این اقدامات و سازوکاری برای جلوگیری از تکرار این قبیل اقدامات نابخشودنی و ضد بشری شود.
بار دیگر داعش
معمولا گروه طالبان مسئول اینگونه حملات در افغانستان شناخته میشده؛ اما پس از وقوع انفجار صبح چهارشنبه، سخنگوی این گروه به رویترز گفت «مشغول گردآوری اطلاعات» درباره این انفجار است. ساعاتی بعد، این گروه در اطلاعیهای اعلام کرد در این انفجار دخالتی نداشته و آن را محکوم کرد. با این موضعگیری، انگشت اتهامات به سوی «داعش» نشانه گرفته میشود. این گروه تروریستی، در چند سال اخیر، چندینبار در کابل دست به انجام حملات انتحاری زده است که آخرین آن اوایل ماه می روی داد که در جریان این حمله به سربازان خارجی مستقر در افغانستان، حداقل هشت نفر کشته شدند. بعضی از کارشناسان این حمله را در راستای تحتالشعاع قراردادن نشست بینالمللی صلح افغانستان که قرار است دوشنبه هفته آینده در کابل و با حضور نمایندگان افغانستان، روسیه، چین، هند، پاکستان و ایران برگزار شود، میدانند.
——————————-
بازي بزرگ جديد
پيرمحمد ملازهي. كارشناس افغانستان
منطقه حساس ديپلماتيك كابل ساعت ٨:٣٠ صبح روز چهارشنبه با انفجار يك تانكر آب در عملياتي انتحاري به لرزه درآمد. انفجار در مقابل سفارت آلمان و در نزديكي اداره امنيت ملي افغانستان صورت گرفت و شدت آن به حدي بود كه در غربيترين نقطه شهر كابل صداي آن شنيده شد. جدا از اينكه چه گروهي مسئول آن است، واقعيتهاي نگرانكنندهتري هم وجود دارند. منطقه وزير اكبرخان كه كاخ رياستجمهوري و سفارتخانههاي خارجي در آن قرار دارند، به لحاظ امنيتي از حساسترين مناطق پايتخت افغانستان به شمار ميرود كه محافظت از آنها با دقت و تأمل بيشتري صورت ميگيرد. اكنون پرسش اصلي اين است كه چگونه مخالفان ميتوانند با اين همه مواد منفجره وارد آن شوند و فاجعه به بار آورند؟
واقعيت آن است كه پاسخ روشني وجود ندارد. با اين حال مخالفان مسلح دولت وحدت ملي افغانستان به دلايل متفاوتي از اين امكان برخوردار شدهاند كه وارد منطقه ديپلماتيك كابل شوند و از همه موانع امنيتي عبور كنند. عملياتي در اين سطح نميتواند از عهده گروههاي كوچك و بدون پشتوانه خارجي برآيد. جنگ در افغانستان در واقع يك جنگ استخباراتي و نيابتي است و عناصر و عوامل داخلي در حد يك ابزار استراتژيك در خدمت گرفته ميشوند. شك نبايد داشت كه بدون حفرههاي امنيتي و نوعي همكاري نيروهايي از داخل، انجام اينگونه عمليات در امنيتيترين منطقه شهر كابل امكانپذير نيست. از اين رو بايد به اهداف پشت پرده قدرتهاي رقيب در افغانستان توجه كرد تا دلايل واقعي عمليات انتحاري در كابل را به درستي درك كرد. هدف تا حدي روشن است؛ دولت وحدت ملي در ضعيفترين موقعيت خود قرار گرفته، اختلافنظرها بين رئيسجمهوري و رئيس اجرائي بر سر اجرائيكردن توافق و تقسيم قدرت در هفتههاي اخير به نحو محسوسي تشديد شده است؛ بازگشت «گلبدين حكمتيار» رهبر حزب اسلامي افغانستان و استقبالي كه دولت آقاي «اشرف غني» از او به عمل آورد؛ خروج ژنرال «عبدالرشيد دوستم» معاون رئیسجمهور از کابل و رفتن به ترکیه به بهانه مداوا و صحبتهایی که این سفر بدون بازگشت خواهد بود؛ کنارگذاشتن «عبدالله عبدالله» از جمع رهبری حزب جمعیت اسلامی و در نهايت وجود بنبست در اصلاح قانون اساسی و تغییر ساختار متمرکز قدرت به نظامی پارلمانی را هرگاه در کنار قدرتطلبی بیشتر طالبان و گروههای مسلح دیگر نظير داعش و شبکه حقاني قرار دهيم که تعداد آنها به ٢٠ گروه مسلح میرسد، آنگاه روشنتر خواهد شد که افغانستان چطور قربانی رقابتهاي قدرتهای بینالمللی از یک طرف و رقابتهای سیاسی قومی داخلی، از طرف دیگر شده است.
در همین حال باید دو موضوع مهم و مرتبط با همديگر را در نظر گرفت؛ پروژه داعش در خاورمیانه در حال شکست قطعی است و پروژه خراسانی داعش در افغانستان در حال کلیدخوردن است. اما منابع جهانی قدرت که در افغانستان دارند وارد بازی بزرگ جدیدی میشوند، بیکار نیستند و دست روی دست نگذاشتهاند.
روسیه در حال نزدیکشدن به طالبان است و بر این باور است که آمریکا و غرب و ارتجاع خاورمیانه در آینده افغانستان را به سکوی پرش داعش به آسیای مرکزی حوزه قفقاز و ایالت سينکیانگ چین تبدیل خواهند کرد. داعش از این ظرفیت برخوردار است که چنین پروژهای را عملیاتی کند. کشورهای رقیب منطقه نیز اما بخشی از این پروژه را در راستای منافع راهبردی خود احساس میکنند و تا آنجا که ممکن باشد وارد بازی بزرگ منابع جهانی قدرت خواهند شد. در چنین فضاي واقعی تفاوتی نمیکند که عملیات انتحاري را چه گروهی انجام دهد. داعش باشد يا طالبان، شبکه حقاني باشد یا هر گروه دیگری، افغانستان ضعيف درگیر مشکلات داخلی همواره مستعد جذب گروههای رادیکالی خواهد بود که در نگاهی آخرالزمانی واقعا باور دارند که خراسان بزرگ درست همان مکانی است که لشکر اسلام با پرچمهای سیاه برخواهد خاست و زمان آن نزدیک است. این نبرد اکنون با بهرهگیری از مدرنترین ابزار ارتباطی در حال یارگیری است؛ اینکه تفکر جهادی در نگاه خود آنها در عمل به سود کدام رقیب بازی بزرگ جدید در افغانستان باشد، برای آنها موضوعیت ندارد و مسئله آنها نیست. این تفکر و نیروهای وفادار به آن در پشت پرده از حمایتهای مالی و منابع قدرت جهانی و منطقهای برخوردارند. بازی بزرگ جدید تازه در حال آغازشدن است و اگر برای افغانستان راهحلی سیاسی یافت نشود، باید در انتظار انفجارهای شدیدتری بود.
ارسال نظر