حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان دیشب کمی پس از سخنرانی دونالد ترامپ در سازمان ملل، همسو با او علیه برجام موضع گرفت و خواستار لغو آن شد. موضعی که پیشتر بارها آن را تکرار کرده و حتی پیش از روی کار آمدن ترامپ در اظهارنظری صریح گفته بود که بهترین کار ترامپ، پاره کردن برجام خواهد بود.
به گزارش «انتخاب»، این اولین باری نیست که شریعتمداری و همفکران او به برجام می تازند و به صراحت از لزوم لغو آن می گویند. از طرفی، محتوای سخنرانی ترامپ هم قابل پیش بینی بود و از این منظر، اتفاق غیرقابل تصوری و محیرالعقولی رخ نداده است.
با این وجود، همواره این سوال مطرح بوده است که دلیل مخالفت دلواپسان ایرانی و تندروهای آمریکایی با برجام چیست؟ چرا افرادی مانند جان بولتون در آمریکا و حسین شریعتمداری در ایران، مدام از آنچه بدی های برجام می نامند گلایه دارند؟
کمی دقت در اظهارنظرها و موضع گیری های دو طرف نشان می دهد دست کم دو شباهت ویژه میان آنها وجود دارد.
اول اینکه، موضوع مذاکرات و توافقی که در آن همه برنده باشند، برای آنها بی معناست. این موضوع در واقع راهبرد اصلی مذاکرات ایران و ۵+۱ در مسئله هسته ای بود و بارها و بارها از سوی رییس جمهور روحانی هم از آن به عنوان «برد – برد» نام برده شد.در واقع اصل مذاکرات بر این پایه استوار بود که هر دو طرف ایرانی و ۵+۱، احساس کنند که از این توافق سود برده و نگرانی هایشان رفع خواهد شد.
اما در نظر تندروهای آمریکایی و دلواپسان ایرانی، سود بردن طرف مقابل از توافق جایگاهی ندارد. چنانکه تندروهای آمریکایی و شخص ترامپ مدام از امتیازات اعطا شده به ایران بر اساس توافق هسته ای ابراز نگرانی میکنند و در داخل کشور نیز، مخالفان برجام از بازرسی های آژانس گلایه دارند.
از نظر تندروهای آمریکایی، ایران از هیچ امتیازی حتی حق استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای نباید برخوردار باشد و از نظر دلواپسان داخلی، جامعه جهانی و نهادهای بین المللی مانند سازمان ملل و آژانس انرژی هسته ای، کوچکترین اعتباری ندارند.
از نظر این افراد، احتمالا سخنان دیشب حسن روحانی در گفت و گو با مدیران و خبرنگاران ارشد رسانه های آمریکایی که گفته بود اگر آمریکا از برجام خارج شود ضرر می کند و اگر بماند سود می برد هم محلی از اعراب ندارد؛ چراکه از نظر این افراد، «سود بردن آمریکا» با هر شکل و شمایلی و با هر عنوانی، یک امتیاز منفی برای ماست حتی اگر تمامی حقوق کشورمان محقق شود و موانع اقتصادی و علمی از سر راه کشور برداشته شود.
شباهت دوم دلواپسان داخلی و همتایان آمریکایی آنها، عدم پایبندی به موازین حقوق بین المللی است. از نظر ترامپ، توافق هسته ای اگر ایران را قدرتمندتر کند، باید زیر پا گذاشته شود ولو اینکه مخالف موازین حقوق بین المللی و تعهدات این کشور در دنیا باشد. همین موضوع در مورد دلواپسان داخلی هم صدق می کند. از نظر آنها برجام محلی از اعراب ندارد و اساسا ادامه اجرای آن حتی به قیمت زیر پا گذاشتن تعهدات ایران باید متوقف شود.
این در حالی است که رویکرد فوق، در تناقض آشکار با بیانات رهبر معظم انقلاب است. به طور مثال، ایشان در پاسخ به اظهارات مسئولان آمریکایی که از پاره کردن برجام سخن می گفتند، به صراحت تاکید کردند: «ایران ابتدائاً برجام را نقض نخواهد کرد، زیرا وفای به عهد، دستور قرآنی است» «اما اگر تهدید نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا مبنی بر پاره کردن برجام عملی شود، ایران، برجام را آتش خواهد زد که این کار هم دستوری قرآنی درباره نقض عهد متقابل است.»
تاکید بر این شباهت ها و رویکردهای مشترک مخالفان برجام در ایران و آمریکا، به معنای کامل و بی نقص بودن این توافق نیست؛ چنانکه این موضوع حتی در بیان صریح رییس جمهور کشورمان نیز عنوان شده است؛ بلکه ماجرا به این باز می گردد که با منطق مخالفان فعلی برجام، بدون شک راهی برای توافق میان دو طرف وجود ندارد وآنها بدون آنکه جایگزینی برای توافق هسته ای ارائه دهند – چه در زمانی که خود مسئول بوده اند و چه امروز که در جایگاه منتقد قرار دارند – صرفا به مخالفت با آن مشغولند.
ارسال نظر