سادهانگاری ناآرامیها یا تغییر و تصحیح روشها؟
محمد کاظمی نماینده مجلس
میشود مثل همیشه پیرامون اعتراضات و اغتشاشات اخیر کلیشه گذاشت و شعار داد و مساله را تمام شده تصور کرد. میشود نهاد ناآرام جامعه را نادیده گرفت، میشود چشمها را بست موضوع را به گرانی نسبت داد و دولت را به عقبنشینی از بودجه سال ٩٧ وادار کرد، میتوانیم همه کاسه و کوزهها را بر […]
میشود مثل همیشه پیرامون اعتراضات و اغتشاشات اخیر کلیشه گذاشت و شعار داد و مساله را تمام شده تصور کرد. میشود نهاد ناآرام جامعه را نادیده گرفت، میشود چشمها را بست موضوع را به گرانی نسبت داد و دولت را به عقبنشینی از بودجه سال ٩٧ وادار کرد، میتوانیم همه کاسه و کوزهها را بر سر تلگرام بشکنیم و آن را ببندیم و خوشحال که از ماجرا طرفی هم بستهایم و سودی هم بردهایم. اما باید این سادهانگاریها را کنار گذاشت و صدای بلند هشدارها را شنید. اگر شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مثبت بودند، اگر گسلهای فراوان در جامعه ما وجود نداشتند یا غیرفعال بودند واقعا میشد به تاملی از کنار حوادث گذشت و فقط به تصحیح چند اعلام پرداخت و قیمت تخممرغ را با هر ضرب و زوری پایین آورد و بنزین را گران نکرد و دل خوش داشت که ماجرا تمام شده است.
ولی دردمندانه باید عنوان کنیم که معضلات و مشکلات طبیعی از سویی و انواع مسائل خودساخته از سوی دیگر هرگز به اندیشمندان جامعه و دلسوزان این امان را نمیدهد که آسوده خاطر باشند و از بروز حوادث بزرگتر نگران نباشند. در لایههای زیرین اجتماع موضوع ازدیاد بیسابقه طلاق، گسترش فقر، حاشیهنشینی میلیونی، رواج اعتیاد و نزاع و اختلاف حتی یک جامعه آرام و بدون مساله سیاسی را دچار زلزلههای شدید میکند چه رسد در کشور ما که اختلافات مهم و بعضا عمیق سیاسی نیز وجود دارد و یک جریان سیاسی به حداکثر حاکمیت خود اصرار دارد و قائل به ضرورت هیچ تغییری نیست.
در همین ماجرای اعتراضات و ناآرامیها با اینکه آقایان مخالف دولت هستند و به صراحت اغلب نارضایتیها را ناشی از مسائل اقتصادی میدانند و آن را به قوه مجریه نسبت میدهند ولی بازهم حاضر نیستند روشهای خود را بازبینی کنند و واقعگرایی را جایگزین نگاه خشک و غیرقابل انعطاف سازند! مسلما دشمنان ما از اسراییل تا امریکا تا رژیم سعودی سبکسرانه خود را به میدان رسانده و هرچه دستشان برسد انجام میدهند که شعله برافروزند و خباثت کنند ولی خلاصه کردن همه ماجرا به تحرک آنان، محروم کردن خویش از دیدن واقعیت جامعه و کم توجهی به مردمی است که حرفهای بسیار دارند و گوش شنوایی برای آن پیدا نکردهاند. اگر گرانی بد است و صدای مردم را درآورده است چرا کسی نمیگوید که دولت برای مقابله با آن دستانی باز ندارد و توان مالیاش محدود است و انواع مراکز، او را در تنگنا قرار دادهاند؟
اما همه نالههای مردم خوب این سرزمین، اقتصادی نیست و بازهم این خطای بزرگی است که خواستهها و دغدغههای رو به تزاید جامعه خصوصا جوانان به این حوزه حواله داده شود. یک جوان امروزی برای رفتن به یک کنسرت قانونی مجوزدار مچاله میشود و دیدیم که چه هیاهویی برای آن برپا کردند، ما به لباس و خوراک و نگاه و رفتن و آمدن و دوست و رفیق و موبایلی که در دست دارد و کانالی که میرود و عروسیای که میگیرد و هرچه در تصور آید با سلیقه و بیسلیقه کار داریم و دخالت میکنیم! همین جوانان مگر در صدها میتینگ انتخاباتی خواستههای مشخص خود را با کمال ادب و متانت خطاب به آقای روحانی فریاد نکردند؟ آیا به خواستههایشان توجه شد؟
اگر میخواهیم در برابر انبوه مشکلات پیش رو توان استقامت را داشته باشیم و دشمنان قادر به سوءاستفاده از آنها نباشند و جامعه احساس کند که مسئولان اهل تامل و واقعیت گرایی و انعطاف هستند و روندها رو به بهبودند، نیاز مبرم به تغییر روشها در همه ابعاد داریم، هم در مسائل سیاسی و به خصوص در اقتصاد باید علیوار رفتار کنیم و از خاصهخرجیها دستبرداریم و هزار موسسه روی بودجه دولت آوار نشوند تا قوه مجریه بتواند امدادرسانی به مردم را آغاز کند.
ارسال نظر