مشكل تجربه مديران دهه شصت
محمدعلي ابطحي
فقط حيف كه مديران ۳۰، ۴۰ ساله همچنان عاشق خدمتند و پستهاي عالي را به جوانها نميدهند.
شايد براي اين ادعا تعجب كنيد كه در خيلي كشورهاي دنيا و به خصوص ايران، بار سنگين تجربيات دهه شصت مشكل بزرگي است. تجربه البته كه چيز خوبي است. كساني مديران خوبي در آن دوران بودهاند. اما اتفاق مهم انقلاب ارتباطات همهچيز را درهم ريخته است. رهبري انقلاب اسلامي اخيرا در يك سخنراني كه كمتر به آن توجه شد، چيزي در اين خصوص گفته بودند كه انقلاب ارتباطات مشابه انقلاب صنعتي است كه اساسا دنياي متفاوتي درست كرد. بنا بر همين مبنا كساني كه بار سنگين تجربه مديريت دهه شصت را دارند، حداقل اين است كه مقاومت اوليه در آنها براي مديريت جديد زياد است. وقتي هم كه به روز شدند، تجربه سابق آنها ديگر سرمايه محسوب نميشود. خيليها اما نميتوانند بفهمند كه دوران پسا ارتباطات دوران كاملا متفاوتي شده است. هرچه مديران به تجربههاي دهه شصتي بيشتر متكي باشند، يعني كمتر ميتوانند مديران خوبي براي امروز باشند. نمونه برعكسش وزير ارتباطات است. از دكتر عارف تا آمد نيوز مخالفش بودند، تنها به دليل اينكه تجربه مديريت پيشا ارتباطاتي ندارد، در كارش خيلي موفقتر است. مسائل حوزه كارياش را ميداند. نمونهاش جلوگيري قاچاق موبايل كه كاملا به شيوه مدرن شكل گرفت و موفق شد. حتي مديران همين وزارتخانه هم كه بار تجربه قبل را دارند، مانع سرعت كار در اين وزارتخانهاند. مديراني كه هنوز كارتابل دارند و فقط به ورق كاغذي اعتماد ميكنند و اخبار و نامهها را بايد روي كاغذ ببينند و پرينت در اتاق كارشان سروصدا ميكند و حداكثر تكنولوژي، فعال بودن دستگاه فكسشان است، نميتوانند مديران موفقي براي اين جامعه باشند. از بيست سال پيش سرمايه زيادي از بيت المال صرف دولت الكترونيك شده است. همه شعار حمايت از آن را دادهاند. اما به دليل عدمباورمديران به دولت الكترونيك عملياتي نشده است. باز نشستگي كه سنت پذيرفتهشده جهاني است براي دوران پساارتباطي خيلي ضروريتر است. فقط حيف كه مديران ۳۰، ۴۰ ساله همچنان عاشق خدمتند و پستهاي عالي را به جوانها نميدهند.
ارسال نظر