حالا وقت انداختن نانوا در تنور است!
درست است که علت اصلی التهابات بازار خروج آمریکا از برجام است. اما مسؤول برخورد با سودجویان کیست و آیا باید تا عادی شدن اوضاع میدان را به آنها سپرد تا مردم زیر فشار خُرد شوند؟
عصر ایران؛ مصطفی داننده- حال اقتصاد ایران خوب نیست. قیمتها همچون فشار خون هر روز در حال بالا رفتن است. فعلا با هیچ آب غورهای هم خیال پایین آمدن ندارد. برخی از اعضای دولت بر این باور هستند که این افزایش قیمتها حباب هستند و بعد از چند ماه شرایط کشور عادی میشود.
آخرین نمونه آن حسامالدین آشناست که گفته است، کالاها ارزان میشود.
این که اوضاع فعلی اقتصاد به خاطر شوکی است که بعد از خروج آمریکا از برجام به ایران تحمیل شده است و هنوز آنتی بیوتیکها جواب نداده است بر کسی پوشیده نیست. اما برخی حرفها و استدلالها برای مردم باور پذیر نیست.
مردم نمیخواهند مسئولانشان از حباب و یا واقعی نبودن قیمتها حرف بزنند آن هم در حالی که همین حباب قیمتها زندگی مردم را سخت کرده است.
مردم زیر فشار اقتصادی هستند و حرف زدن از حباب برای آنها قابل قبول نیست. حباب برای آنها سنگی است که جلوی زندگیشان افتاده است.
حالا که آمریکا حلقه فشار بر ایران را تنگ کرده است بهتر است دولت هم حلقه فشار به سودجویان اقتصادی را تنگ کند. دیروز اسحاق جهانگیری معاون اول دولت روحانی در مجلس گفت:« کالاهای ضروری با دلار ۴۲۰۰ تومان وارد شده به همین دلیل باید در زمان فروش نیز نرخ های مصوب اعلامی را اعمال کند.»
وقتی دولت میبیند کالایی با دلار ۴۲۰۰ خریداری شده است اما بر اساس دلار ۷ یا ۸ تومانی فروخته میشود چرا دست بر روی دست گذاشته است و کاری نمیکند.
یک روایت غیر واقعی در تاریخ معاصر ایران وجود دارد که بر اساس آن رضاخان یک نانوا را به خاطر کمکاری و کفیت بد نانی که میپخت به تنور انداخته است. این داستان درباره رضا شاه البته غیر واقعی است و انتساب آن به حاکمی دیگر هم محل تردید است و در صورت اتفاق افتادن هم با معیارهای دنیای مدرن نمی خواند زیرا اولا مجری نباید حکم قضایی صادر کند ثانیا مجازات با جرم متناسب نیست و جرم نانوا هر چه باشد مجازات آن زنده زنده سوختن در تنور نیست! با این حال نقل نسل به نسل آن توأم با تأیید و در عین علاقه ای که مردم به صنف زحمتکش نانوا دارند از انتظار برخورد با سودجویان در شرایط اضطراری خبر می دهد. همان گونه که با جان مردم نمی شود بازی کرد با نان مردم نیز نمی توان. و از این رو تا عادی شدن اوضاع که فراتر از اقتصاد و در عرصه سیاست باید اتفاق بیفتد مردم انتظار دارند دولت با کمک قوای دیگر وارد میدان عمل شود و با این سودجوها برخورد کند.
امروز افزایش قیمتها زندگی مردم را سخت کرده است و تنها حرف زدن برخی مسئولان این سختی را دو چندان کرده است.
مشخص نیست چرا رییس جمهور در مورد شرایط اقتصادی کشور و دلایل گرانی و راههای مقابله با آن با مردم حرف نمیزند؟ البته اگر قرار است در این گفتوگو همان حرفهای تکراری گذشته زده شود بهتر است اصلا حرفی زده نشود هر چند می توان حدس زد از یک طرف نمی خواهد توی دل مردم را خالی کند و وارد جنگ روانی دشمن شود و از سوی دیگر نگاه او به برجام است که به تعبیر مرد شماره دو آن در اتاق مراقبت های ویژه قرار دارد. ( مذاکره با اروپا پس از خروج آمریکا)
مردم حرفها را بشوند و بدانند راهکار دولت چیست قطعا با آن همراه خواهند شد. واقعا الان هیچکس نمیداند چه خبر است. دلار با چند قمیت مختلف در کشور عرضه میشود. قیمت کالاها ساعتی تغییر پیدا میکند و مردم به سختی زندگی میکنند.
این روزها به خاطر بالا رفتن قیمت دلار حتی محصولات کشاورزی هم گران شده است و هر روز شاهد تغییر قیمتهای آنها هستیم. این نشان میدهد نظارت در بازار صورت نمیگیرد و هرکس هر کاری دلش میخواهد انجام میدهد.
حالا وقت اقتدار است. اقتدار با کسانی که در حال سوء استفاده از تحولات بین المللی هستند و میخواهند از شانههای مردم بالا بروند تا به کاخ خود برسند.شگفتی و حیرت وقتی بیشتر می شود که پدران ما دهه ۶۰ را به یاد دارند که کشور با شرایط بسیار دشوارتر و درآمد بسیار کمتر اداره می شد و سودجویان این همه تاخت و تاز نمی کردند.
ارسال نظر