گفتگوی اختصاصی عصر میبد با فرماندار:
مدیری خوب است که کار عموم مردم را مثل کار خود بداند/یکی از بزرگترین مشکلاتی که در شهرستان میبد وجود دارد، عدم کادر پروری است
در بخش خورشیدی گروه زیمنس آلمان آمد. همزمان با ورود آنها تهدیدات بین المللی شروع شد. آنها هم گفتند تا تعیین تکلیف این اتفاقات حاضر نمیشوند سرمایه گذاری را آغاز کنند و موکول کردند به تصمیمات اردیبهشت ماه ترامپ. با خروج آمریکا از برجام در نهایت این طرح از گردونه خارج شد.
۷ صبح روز پنج شنبه، گفتگوي خود را با فرماندار در دفتر كارش شروع كرديم. دفتری که مدتی است تغییراتی اساسی در آن صورت گرفته است. گفتگوی ما با فرماندار راس ساعت مقرر شروع میشود. او همیشه از ساعت ۶صبح در دفتر کارش حضور دارد. معمولا صبحانه کاری را در دفترش میخورد و گاهی فرصتی پیش نمی آید که ناشتا شود.
حسين فلاح يخداني، فرزند ششم اصغر است. وي متولد ۱۳۴۸هجري شمسي در محله يخدان ميبد است. پدرش در گذشته و حال به امر زيلوبافي، مقنيگري و كشاورزي مشغول بوده و هست. او كه فرزند ششم از يك خانواده نه نفري و عيالوار است. در دوران كودكي در كنار تحصيل به پدرش در پنجه زني زیلو و کشیدن چرخ چاه در امر مقنيگري و كارهاي كشاورزي كمك ميكرده است. حسين فلاح كه به فرماندار ميراثي در شهرستان شهره است، پدرش ۸۴سال است كه صبح زود زیلوبافی می کند و صداي پنجههايي كه بر دار زيلو مي كوبد؛ خبر از زنده بودن اين هنر صنعت شهرستان در کوچه پس کوچههای قدیمی محله یخدان دارد.
به كار كشاورزي علاقه دارد و آن را با وجود اینکه فرماندار یک شهرستان صد هزار نفری است؛ هنوز انجام می دهد. هفته اي ۳ تا ۴ ساعت همراه با فرزندانش به امورات كشاورزي ميپردازد. اهل ورزش است و رشته ورزشي پينگ پنگ را دوست دارد. دوران جواني در زمين هاي خاكي فوتبال بازي ميكرده و در بین بچههای محله جزء نفرات خوب فوتبالي بوده. كار كشاورزي را نوعي ورزش ميداند و ميگويد: «بيل ميزنم، علف چيني ميكنم، گوسفند دارم و با فرزندانم به امور گوسفندان رسيدگي ميكنم».
فرماندار ميبد داراي سه فرزند، يك دختر و دو پسر است. دختر را عروس كرده و داراي نوه نيز است. وي با كسب رتبه ۱۱۰در كنكور سراسري توانسته ليسانس علوم سياسي دانشگاه شهيد بهشتي را اخذ كند و به تازگي از پايان نامهی خود در مقطع كارشناسي ارشد رشتهی حقوق دانشگاه آزاد اسلامي واحد ميبد دفاع كرده است.
در مورد سالهای دانشجویی در دانشگاه شهيد بهشتي این طور می گوید: «اين دانشگاه داراي اساتيد مجربي است. از محضر اساتيدي چون دكتر سريع القلم، دكتر اكبر سياسي، دكتر صلاحي و… استفاده نمودهام. بحث توسعهاي را از دكتر سريع القلم آموخته و مباني سياست را نزد دكتر صلاحي شاگردي كردهام. ميگويد: در دوره كارشناسي، اساتيد به ما آموختند و تبیین کردند كه نظراتتان را بيان كنيد، در عين حال كه خلاف جريان باشد. در بحثهاي سياسی آموزش میدادند كه هر شهروند، يك ايده اجتماعي- سياسي دارد و بايد به نظرات افراد احترام گذاشت.» از اساتيدش ياد گرفته و آن را در عمل نیز پياده مي كند.
آقای فرماندار از اینجا شروع کنیم که چگونه وارد کار دولتی شدید؟
سال ۱۳۷۲وارد دانشگاه آزاد اسلامي واحد ميبد شدم. ریاست دانشگاه را دکتر جندقی برعهده داشت و از طرف جایي به آنجا معرفي شده بودم. دكتر روز اول که من را ديد يك نگاهي به من انداخت و گفت: «يكی دوتا تغييرظاهری بايد در فرم پوشش ات بدهي» (با خنده). روز دوم کارم، سرپرست آموزش دانشگاه را عهده دار شدم. دانشگاهي كه ۷ تا ۸ هزار دانشجو داشت. دكتر در انجام دادن کارها خیلی به من مشورت میداد و در این کار مرا یاری میرساند. ۶ صبح بر سركارم حاضر میشدم و تا ۲ و ۳ نصف شب دست از تلاش نمیکشیدم. آن موقع همكاران خيلي به من لطف داشتند و از هیچ کوششی برای کمک به من دریغ نمیکردند. خیلی از شبها در دانشگاه ميخوابيدم. با روی کار آمدن دولت اصلاحات به پیشنهاد حسینعلی فلاح و آیت الله اعرافی وارد بدنه سياسي شدم. سال ۱۳۷۶معاون حسينعلي فلاح و مهندس نقيبي زاده شدم. چون بحث استخدامي بود، فقط بخشداران می توانستند رابطه دولتی برقرار کنند، تا اوایل سال ۱۳۸۵بخشدار مرکزی شدم. بخشدار مهندس نقيبي و عباسعلي رضايي. در دوره احمدي نژاد هم ۶ سال در استانداري و در مصلي مشغول به فعالیت شدم و بعد از آن دوران، پست فرمانداری ميبد را برعهده گرفتم.
زمانی که بخشدار ميبد بودید چه احساسی نسبت به جایگاه فرمانداری داشتید؟
بدم نمي آمد! راستش از اینکه مسير خلافی بروم که از فرصت هاي كاذب استفاده کنم و فرماندار شوم فاصله می گرفتم. ولی بدم نمی آمد که فرماندار آن موقع شوم.
در دولت احمدی نژاد از سیستم دولتی کنار گذاشته شدید. در آن دوران چه میکردید؟
خیلی راحت با این مسئله کنار آمدم. خدا را شكر كردم این مدتی که مسئوليت داشتم نزد خداوند آبروریزي نكردم. شاید خطا زياد داشتم، ولی حداقل در حق مردم روستا ظلم نکردم و وقت گذاشتم. در آن دوران به امثال من و حسینعلی فلاح در ورودی استانداري اتاقی داده بودند، صبح ها در استانداری ورزش میکردیم و خیلیها به اتاق ما در رفت و آمد بودند. یک روز دیدیم درب اتاق ما قفل است، مسئله را از دفتر استاندار جویا شدیم، گفتند چون اتاق پاتوق شده، برای اینکه افراد پراکنده شوند درب را بسته ایم! ۲ تا ۳ هفته سركار نرفتم؛ چون اتاق نداشتم. بعد از دو هفته آقای عاصی و مهندس نبوی زاده که انسان های بزرگواری بودند به من زنگ زدند و گفتند که در حوزه عمراني به فعالیتم ادامه دهم و پست كارشناس امور روستايي را به بنده محول کردند. چند سالی هم از این دوران را در مصلی حضرت آيت الله اعرافي (ره) به عنوان یک فرد عادی کار کردم.
چگونه شهرستانی به لحاظ اعتبارات عمرانی، مدیریتی و ساختار اداری تحویل گرفتید؟
تنگناها و مشكلات اقتصادي و توسعه اي زياد است. هر فرمانداري بنا بر شرایطی که هست سعی می کند عملكرد مطلوبی داشته باشد. قطعا فرمانداران قبل از من هم زحمات زيادي کشیده اند. حقیقتش هیچ وقت فكر نكردم كه شرايط چطور بوده است. مديران، که از هر جناح و گروهی که بیایند هدفشان كار است و زحمت میكشند. برنامه هایی براي خودم تدوین کردم که علی رغم محدویت های مالی که وجود داشت در بعضي زمينه ها موفق و در بعضي زمينه ها نیز مشکلاتی داشتیم.
مهمترین مشکلات شهرستان از نگاه شما چیست؟
متاسفانه یکی از بزرگترین مشکلاتی که در شهرستان میبد وجود دارد، عدم کادر پروری در سطوح استانی و کشوری است و این مشکل آسيب بسياري زيادي برای شهرستان محسوب می شود. اقداماتی براي اينكه نسل جوان، با انگیزه و پرتلاش وارد عرصههاي کار اداري شوند انجام نداده ایم. یکی ازدلایل آن می تواند این باشد که خيلي از خوبان در بخش صنعت وارد شده اند و اكثريت آنها از کار دولتی فاصله گرفته اند؛ در نتیجه كادر فني و خوبی که در بخش دولتي لازم است نداریم، یا آن تعداد نيروي هم كه داريم مورد توجه قرار نمي گيرند.
بزرگترین آسیب در بعد نرم افزاری اين موضوع است که باعث شده از آن چیزهایی که حق قانوني ماست گاهی اوقات بي بهره شويم و از این قسمت ها مورد آسیب قرار گیریم.
آمال و آرزوي جوانان برای بنده خیلی مهم است و معمولا ساختار اجتماعي جامعه را جوانان هر عصری شکل میدهند. در شهرستان زمینه اشتغال آنها ناخودآگاه و به طور خودکار فراهم شده است. در زمینه نشاط اجتماعی برای سطوح مختلف جامعه کمتر کار کردهایم. فضاهای ورزشی مطلوب کم داریم. کمتر به حرف دلهای جوانان گوش داده ایم. اگر باید بنشینیم پای حرف دل آن جوانانی که در دایره ما نیستند و حداقل ببینیم حرفشان چیست، حداقل خود بنده این کار را انجام نداده ام. دوستان بزرگتر از بنده اين كار را انجام داده اند. يكسري آسيب هايی داريم كه باید به آن توجه کنیم و برای رفع آنها راهکارهای مختلف را بررسی کنیم.
دیگر اینکه از ظرفيتهاي مردم در يكسري بخشهاي خاص استفاده كرده ايم و از برخی از حوزه ها غافل مانده ایم. در بخش هایی مانند، درمان، مدرسه سازی و توجه به اماکن مذهبی شهرستان میبد پیشتاز بسیاری از شهرهای کشور است ولی نتوانسته ایم در زمینه هایی که نياز مردم در شرايط فعلي است از ظرفیت های مردمی استفاده کنیم.
مشکل از کجاست؟
دچار روزمرگی شده ایم. گاهی فراموش میکنیم. نگاه عموم و قاطبه خوبان شهر که جمعيت زيادي هم شاید باشند به اينکه از ظرفیتهای مردمی جهت رفع نیازهای حال مردم و جامعه استفاده کنیم شاید کمتر بوده است. به يك باور عمومي دست پيدا نكرده ايم که مثلا ساختن يك سالن ورزشي، در شرایط فعلی، كمتر از تجهیز یک مدرسه و یا ساخت مسجد و تکیه نيست. به صورت کلی در زمینه های مرتبط با مسائل اجتماعی غافل هستیم.
شما در انتخاب مدیران شهرستان تا چه اندازه آزادی عمل دارید؟ اگر ندارید از طرف چه شخصی یا اشخاصی است؟
اصلاً تحت فشار نبوده و نیستم. دو شخصیت شهرستان، آیت الله اعرافي و دكتر دهقاني، انصافاً به آن چیزی که مد نظرم بوده و در چارچوب قانون خیلی احترام گذاشتند. واقعا در سطح شهرستان و حتی استان مشکل خاصی که به مثل یک سد باشد به هیچ وجه نداشتهام. برخی مواقع برای انتخاب مدیران باید سبك و سنگين کرد. در انتخاب مدیر، مسائل سلیقه ای و گزیشنی تا حدودی مؤثر است. به صورت کلی بنده ۷۰تا ۸۰درصد آزادی عمل در انتخاب مدیران داشته ام. گاهی به خاطر محدويت هاي كه فراهم است و نفراتی که انتخاب میشوند باید بهتر از نفرات قبلی باشند نه بدتر- گرچه مديرانی که كار مي كنند عموم شان انسان های زحمت كشی هستند- باید تغییراتی را در برخی از جاها ایجاد کنیم که شهرستان رو به جلو حرکت کند. در این زمینه اگر تغییرات بیشتری شکل بگیرد شاید جای کار باشد. من این نقد را به خودم دارم. امکان یکسری تغییرات وجود دارد.
مدیران شهرستان همسو با دولت تدبیر و امید هستند؟
عموم مديران با دولت همراه هستند. در كار اجرايي این حق قانونی مدیران است که نقد به دولت داشته باشند. ما به این حق احترام می گذاریم. شاید کسی هم باشد که خیلی برای دولت سر و دست نشكند، اما به این جهت که نیروی پرکاری است، با هم کار میکنیم. مدیری که خلاف جریان آب حرکت کند، برای من قابل تحمل نیست. یکی از الگوهای دولت تدبیر و امید هم این است که اعتدال شرط لازمه کار است. البته بعضی از مسئولين هم هستند که در جناح سياسي فعلي قرار نمیگيرند ولی چون انسان های كارآمدی هستند از آن استفاده می کنم.
چند مدیر در سطح شهرستان تاکنون تغییر کرده است؟
۱۰یا ۱۱ مدير تغيير كرده اند.
عملکرد دولت تدبیر و امید و کارنامه آن را در شهرستان چگونه می بینید؟
در شروع کار دولت با یکسری محدوديت هاي سنگيني روبرو شدیم. جامعه بين المللي فشارهای زیادی را بر ما وارد کرده بود. اقتصادی با تورم ۴۰درصد و با مسائل كارگري روبرو بودیم. سال هاي اول هر ماه ۳ تا ۴ جلسه، كميسيون كارگري در فرماندار برگزار میشد. اما بالاخره با سياست كلي كه دولت برای مهار تورم و ایجاد اشتغال تعریف کرد یک ثبات نسبي در جامعه ايجاد شد. در بحث هاي اداري، عمراني سعی کردیم با همکاری آیت الله اعرافي، دكتر دهقاني و در گذشته با جوكار اقدامات خوبي را انجام دهيم. از کوچکترین فرصت هایی که پیش میآمد استفاده کردیم و کارهای خوبی در شهرستان انجام شد. در مجموع نمره ۱۵را به کارنامه دولت در شهرستان می دهم. ما سایه تحریم را داشتیم و الان هم هست.
چه پروژههایی در دست اقدام دارید؟
ما سه بخش داریم. بخش مرکزی، ندوشن و بفروئیه. هر سال جلسات مشترکی با آیت الله اعرافی و نماینده داریم. اولویت بندی های شهرستان تا پایان سال تعریف می شود. هر سال ۳۰تا ۴۰پروژه را برای شهرستان در دستور کار قرار میدهیم. آخر سال هم عملکرد یکساله را مرور میکنیم. در مجموع این سالها ۶۰درصد این پروژهها عملیاتی شده است. تجهیز ایستگاه راه آهن و روشنایی معبر آن، روشنایی معبر سنتو، بحث های آموزش و پرورش و ورزش، اردوگاه بنستان، سایت هلال احمر و … کارهای زیادی است که صورت گرفته. در سال گذشته حدود ۶ میلیارد تومان جهت ساماندهی مسیرهای آب کشاورزی و سیستم مکانیزه روستاهای محمدآباد، رکن آباد و … بهره بردیم. پروژه هایی که طی چند سال اخیر در ندوشن انجام شده است؛ آمار بسیار بالایی دارد که اگر مجال باشد میتوانم مورد به مورد توضیح دهم.
چشم انداز توسعه شهرستان را در چه محورهایی می بینید؟
باید بپذیریم که در بخش صنعت، الگوپذیری داریم. اگر بگوییم خیلی مستقل هستیم دروغ گفته ایم. اروپا، کشورهای توسعه یافته و حتی چین صنعت پاک به ما نمی دهند. اگر بخواهیم روی قطعه سازی یک کار نرم افزاری انجام بدهیم که نیاز به تکنولوژی آن داشته باشیم، کشورهای پیشرفته علم و دانش آن را به ما نمی فروشند. تکنولوژی صنعت فولاد، صنایع غیرفلزی و … به ما داده اند و اگر خیلی هم به ما کمک کرده باشند، صنایع بسته بندی که یک اشل پایین است و خیلی های آن هم تولید داخلی است به کشور عرضه کرده اند.
یک زمانی کارخانه های کاشی یک واشور اگر میخواستند تعویض کنند باید از ایتالیا و کشورهای دیگر وارد میکردند. این صنعت در شهرستان بومی شده و بسیاری از قطعات دستگاه ها در میبد ساخته می شود به جز پرس و برخی از قطعات دیگر. اگر بتوانیم جدا از بحث کاشی و سرامیک و فولاد که مسیر توسعه خود را با ایجاد خطوط تولید جدید و در یک مسیر آرامی دنبال می کنند، در بحث های صنایع و تکنولوژی های برتر اقدام کنیم و رو به سوی قطعه سازی در خط لعاب و قسمتهای مرتبط با سنگ شکن و تهیه مواد اولیه قبل از پرس آوریم، فرصت های خوبی است که میتوانیم در بخش تکنولوژی برتر در این بخش نیاز کشور را مرتفع سازیم. این دست یافتنی است. چند جلسه از صنعتگران دعوت کرده ایم و امیدواریم در این زمینه در یکی دو محور به نوعی مرتبط به قطعه سازی با واحدهای صنعتی است گام های موثری برداریم؛ گرچه کارهای خوبی انجام شده است. یک تراشکار میبدی کارهایی را انجام میدهد که در خیلی از نقاط کشور نمیتوانند آن را انجام دهند.
سرنوشت کارخانه فولاد و نیروگاه برق خورشیدی چطور رقم خواهد خورد؟
وقتی روی کار آمدم، بحث فولاد را دنبال کردم. سرمایه گذار در ادامه کار دچار یکسری مسائل و مشکلات شد. قرار بود به آنها وام خوبی به فولاد داده بشود که بانک زیر بار نرفت. فولاد، یک شرکت خصوصی است و ما در خیلی از امورش دخیل نیستیم. باید فرصت هایی فراهم کنیم که کار سرمایه گذاری بخش خصوصی تسهیل شود. فولاد میبد از یک تکنولوژی قدیمی بهره میبرد که توجیه اقتصادی ندارد. قرار شد با تغییر کاربری که در آن داده میشود به سمت تولید فرو منگنز حرکت کنند. شرایط برای احیای این کارخانه سخت است، ولی اگر سرمایه گذار قدری بیاید کنار بخش خصوصی و افرادی که هستند شاید بشود فولاد را از این وضعیت نجات داد.
در بخش خورشیدی گروه زیمنس آلمان آمد. همزمان با ورود آنها تهدیدات بین المللی شروع شد. آنها هم گفتند تا تعیین تکلیف این اتفاقات حاضر نمیشوند سرمایه گذاری را آغاز کنند و موکول کردند به تصمیمات اردیبهشت ماه ترامپ. با خروج آمریکا از برجام در نهایت این طرح از گردونه خارج شد. در حال حاضر در حال مذاکره با دو گروه ایرانی هستیم که بیشتر ارتباطاتشان با چین است. چند نفرشان میبدی هستند، امیدواریم در این زمینه که عقب هستیم بتوانیم کارهای خوبی انجام دهیم.
همان موقع هم یک نگاه این بود که بعد از برجام دولت به دنبال فضاسازی است که ارتباطمان با کشورهای اروپایی در حال بهبود است. آیا این نگاه در این زمینه وجود داشت؟
واقعا این طور نبود. اصلا نه نگاه من و نه نگاه سرمایه گذار این نبود. سرمایه گذارهای خارجی مثل ما نیستند که همه ی تصمیم هایشان با سیاست رقم بخورد. آنها در بخش خصوصی به دنبال منافعشان هستند و اگر منافعشان به خطر افتد کاری انجام نمی دهند. دولتهای خودشان هم نمی توانند به آنها فشار بیاورند چه برسدبه ما!
آینده شرکت های صنعتی میبد را چگونه برآورد می کنید؟ باتوجه به اینکه مبنای شرکت ها صادرات است؟
به هر حال باید یک برنامه ریزی با شرایط موجود داشته باشیم. باید بپذیریم که شرایط متفاوت شده است. بنده به عنوان نماینده دولت باید رایزنیها و ارتباطاتم را بیشتر کنم و هم در حوزه استان باید برنامه ریزی های بهتری داشته باشند. مثلا اگر نتوانیم در بحث رنگ و لعاب درست عمل کنیم؛ شاید یک کارخانه تعطیل شود. الان باتوجه به اینکه به شرایط و وضعیت گذشته برگشتهایم، گرچه با گذشته فرق می کند. جامعه بین الملل و اروپا مقابل ما نیستند، آدمهای منصف در سطح جهان با یاوه گوییهای آمریکا همراهی نمیکنند. فشارهایی با شرایط فعلی بر ما وارد خواهد شد که باید برنامه ریزیهایی لازم را داشته باشیم.
تولید کنندگان کاشی گلایه مند هستند با توجه به اینکه رابطه ما با کشور عراق خوب است ولی مراودات اقتصادی ایران با این کشور به سختی انجام می شود نظر شما چیست؟
این دغدغه در استان هم هست. با سرمایه گذاران که گفتگو میکنیم این بحث برایشان مطرح است که محدودیتهایی برای ایران فراهم میشود که شاید برای کشورهایی چون چین و ترکیه وجود نداشته باشد. نمایندهی اتاق بازرگانی عراق هم که چند ماه پیش در میبد بود؛ همین بحث را مطرح کرد. شاید از لحاظ سیاسی در سطح استان و در بعد کلان، مسئولان وزارت خارجه باید رایزینی های بیشتری داشته باشند. طرف عراقی آمادگی کامل داشت. یکسری مسائل در عراق حالت قبیلهای و عشیره ای دارد که حتی با ورود کامیونها باید ملاحظاتی با آن عشیره انجام شود. سیاست را باید با اقتصاد عجین کنیم که صنعتگران ما آسیب نبینند.
تفاوت برخورد آیت الله اعرافی و سایر ائمه جمعه با شما چگونه است؟
من شرمنده این بزرگان هستم. به آیت الله اعرافی ارادت چندین دهه دارم. ایشان فردی فهیم، آگاه، تحلیل گر و آینده نگر هستند. به عنوان فردی که ۳۰سال با ایشان حشر و نشر دارم، ایشان در هر دوره ای به رای مردم احترام گذاشته اند. همواره از بعد اداری نگاه مثبت و نگاه همکاری داشته و هیچ قصوری در نگاهشان در جهت پیشبرد اهداف نظام و شهرستان ندیدم. با حاج آقای جوادی امام جمعه ندوشن بهترین رابطه ها را داریم. با نماینده هم همین طور. حتی آن موقع که بخشدار بودم و یکی از نماینده ها، با ابطال چند صندوق شخص دیگری انتخاب شد، من بهترین ارتباط را با ایشان داشتم. گرچه بعضی از میبدی ها ارتباط با آن نماینده را بایکوت کرده بودند، من نگاهم این بود که با آن نماینده باید ارتباط داشته باشیم. در آن زمان رساندن گاز به یکسری مناطق خیلی سخت بود. توسعه گاز در میبد متر به متر و کوچه به کوچه پیش می رفت. با کمک آن نماینده و نگاه خوبی که رئیس دولت اصلاحات آن موقع داشت، گاز رسانی به روستای رکن آباد، محمد آباد، مهرآباد و مزرعه کلانتر انجام شد.
به نظر شما در شهر میبد از تریبون های عمومی سوء استفاده میشود؟
مایوس کردن مردم هنر نیست. الان اگر من بخواهم بهانه ای از فرزندم بگیرم، به منزل که وارد شدم میتوانم ۳۰تا ۴۰بهانه از او بگیرم. مایوس کردن مردم در هر لباس و هر تریبونی جز ضربه زدن به اصل نظام و انقلاب نیست. در مواقعی نقد خوب است و قابل توجیه است. اینکه بیاییم و گاهی از کاهی کوهی بسازیم در حق مردم خیانت کرده ایم. شاید این کار را یک دولت مرد انجام دهد و یا رسانه ای. سیاه نمایی در جریان امور کار درستی نیست. اینکه بگوییم این دولت همه خطا کرده است و خطاهای آن دولت که شاید خطای بیشتری نسبت به دولت فعلی داشته است را هیچ وقت آن را به زبان نیاوریم؛ نامهربانی است.
بیشترین حاشیهای که تاکنون برای شما ایجاد شده و شما را آزرده است چیست؟
سعی کرده ام هر وضعیتی که برایم پیش آمده خیلی به آن توجه نکنم. یکی از روحیه هایم این است که آدم کینه ای نیستم. خدا میداند که یادم نیست. ولی چیزی که همیشه مرا آزرده میکند این است که کنسرت آقای پاشایی را بنا به شرایطی لغو کردیم و یک ماه بعد از آن مرتضی پاشایی فوت کرد. از خودم می پرسم اگر آن کنسرت لغو نمی شد شاید ۲۰تا ۳۰روز دیگر پاشایی بیشتر زندگی می کرد و این یک فشار روحی بود که مرگش را تسریع کرد.
تلخترین اتفاق در زمان اداری من این است که شخصی بیاید و خواسته ای داشته باشد و من نتوانم آن را براورده کنم. سعی میکنم بین میبدی و غیرمیبدی فرقی نگذارم. حتی غیر ایرانی هم باشد سعی میکنم مشکلش را یک طوری حل کنم. سختترین لحظه شاید این باشد که یک مستمند، مشکل اقتصادی دارد و من نمیتوانم مشکلش را حل کنم. آن لحظات برایم سخت است.
چرا بین میبد و شهر همجوار در برگزاری برنامه های فرهنگی تفاوت زیادی وجود دارد؟
من خیلی این سوال را تایید نمیکنم. شاید به ظن شما یک بستر فرهنگی و تاریخی دارد. اما این طور نبوده که بیش از حد خودسانسوری کنیم. نمیگویم از شهرهای هم عرض، خیلی بهتر بوده ایم؛ ولی در نوع خود مراسم هایی فرهنگی و اجتماعی داشتهایم که شاید کمتر از جاهای دیگر نباشد. باتوجه به مناسبتهای خاص، برنامههای خوبی در شهرستان برگزار میشود. البته شاید به روحیه من هم بر می گردد که در این مسائل نگاه متفاوتی دارم و بی تاثیر هم نیست.
در بخش ورزش چه اقداماتی در شهرستان صورت گرفته است؟
در بخش ورزش چند کار خوب انجام داده ایم. روشنایی چمن ورزشگاه چمران، بهسازی سالن ورزشی مجموعه ورزشی چمران، استخر شهیدیه که در سال جاری بهره برداری میشود. در مجموع سال گذشته ۴ میلیارد تومان در بخش ورزش سرمایه گذاری کردیم. فوتبال و والیبال ساحلی را راه اندازی کردیم. قصد داریم اولین چمن مصنوعی فوتبال را در استان راهاندازی کنیم. همهی این ها نشاط اجتماعی می آورد و با آسیبهای اجتماعی مبارزه میکند.
در حوزه بهداشت و درمان مهمترین دستاوردهای شهرستان چیست؟
با کمک خیرین کارهای بسیار خوبی انجام شده است. جدا از طرح سلامت که برای کشور، مردم و قشر آسیب پذیر خیلی خوب است، از کمکهای دولتی و خیرین نیز استفاده کردهایم. چند جلسه با وزیر داشتیم که در نتیجهی آن نزدیک به ۵ میلیارد تومان برای این حوزه دریافت کردیم. البته بخشی از آن هم با مدیریت بیمارستان است که باید پیگیری و اجرایی کند. از جمله دانشکده پرستاری، با پولی که وزیر داد از اول مهر به سایت جدید منتقل میشود.
بیمارستان میبد آموزشی می شود؟
سیاست دولت این است که مراکز آموزشی را تجمیع کند. الان تعدد مراکز داریم که خیلی وقتها توجیه ندارد. دنبال آن هستیم با آمدن سایت جدید دانشکده پرستاری، بتوانیم بیمارستان را نیز آموزشی کنیم.
کاری بوده است که بخواهید انجام بدهید و نتوانسته اید؟
خیلی. من کارهایی را پیگیری کرده ام و در ۴۰درصد آنها به مانع برخورده ام. همیشه به همکاران گرامی ام میگویم هر کاری را ۱۳بار پیگیری کنید. خیلی از کارمندان میگویند ده بار پیگیری کردیم، به نتیجه رسیدیم و موارد زیادی بوده، که به نتیجه نرسیدیم. از جمله انرژی خورشیدی که برای من نکته خوبی نیست. در بحث های آسیب های اجتماعی علیرغم اینکه هم ما خوب کار کردیم، هم امام جمعه و دادگستری تلاش کردند، باتوجه به آمارهای تکان دهنده ای که وجود دارد، به نظرم در این زمینه جای کار زیاد است و باید تلاشمان را دوچندان کنیم.
دوست دارید چند سال دیگر فرماندار باشید؟
دوست دارم هرچه زودتر تمام شود.
خدا میداند از ته دل میگویم. خانواده ام هم از اینکه من فرماندار هستم فراری هستند و هیچگاه ژست اینکه پدرشان فرماندار است نمیگیرند. از جهت دیگر به نظرم طول عمر مدیریت ۴ یا ۵ سال است. به نظرم هر کاری که یک مدیر بخواهد انجام دهد در این بازه زمانی پیاده می کند.
بعد از فرمانداری میخواهید چه کاری انجام دهید؟
به کشاورزی و دامداری می پردازم. میخواهم با طبیعت زندگی کنم. حتی یک دوره هایی کوهنورد بوده ام.
ویژگی های مدیر خوب را چه میدانید؟
مدیری خوب است که کار عموم مردم را مثل کار خود بداند. در دورهی آقای احمدی نژاد، به صنعت روی آوردم. برای این کار از وقت اداری استفاده نکردم. چون کاری به ما محول نشده بود؛ دو تا سه کارخانه را با کمک دوستان راه اندازی کردیم. در این سال ها یک کارهایی در بخش صنعت انجام دادم.
مدیری خوب است که گِل زیر پا داشته باشد. منظورم فقط به بچه های سرمایه دار، پول دار و آقازاده نیست. حتی یک بچه فقیر هم می تواند گل زیرپا داشته باشد و آن نگاه فرد است که در بحث مالی از فرصت های مشروع و قانونی که به دست میآید استفاده کند.
از سال ۷۲به بعد همیشه مدیر بودم. به همین دلیل نگاه دیگری در سطح جامعه به ما میشد. یکبار یکی از مدیرانی که با او کار کرده ام، نصیحت جالبی به من کرد. او گفت: «حاج حسین آقا شما دیگر آن طرف میز نیستی این طرف میز هستی! اگر جایی رفتی که به تو بیتوجه بودند، خیلی ناراحت نشو و از کوره در نرو». هرگاه میخواستم از کوره دربروم، این نکته یادم میآمد و آرام می گرفتم.
چندباری از کوره در رفته ام. گاهی شرایط سختی پیش آمده و رفتارم در شأن طرف مقابل نبوده است. هر وقت بی مورد به کسی حرف بی ربطی زده باشم زنگ زده و عذرخواهی کردم.
در پایان اگر حرف خاصی دارید بفرمایید؟
از اینکه در جهت شفاف سازی قدم برداشته اید از شما تشکر می کنم. در جامعه باید چندصدایی وجود داشته باشد و هرکسی حق نقد داشته باشد. مردم قضاوت گر بسیار خوبی هستند. گروه ها و جناح را قضاوت می کنند. نمی توانیم هیچ نظری را بی مورد بر مردم تحمیل کنیم.
از نگاه خوبی که آیت الله اعرافی و دکتر دهقانی در این مدت داشته اند تشکر می کنم. امام جمعه گرچه حضورشان در شهرستان کم بوده ولی همیشه سنگ صبور ما بوده اند. شرمنده بچه های شورای تامین هستم. چند مورد شرایط حاد داشته ایم که اعضا با صحه صدر و صبوری با ما همکاری داشتند.
شرایط سخت اقتصادی است، نمی خواهم بگویم که نیست. گاهی حتی خودمان که حقوق بگیر دولت هستیم، اگر حقوقمان دیر شود حالمان خوب نیست و آستانه تحملمان پایین می آید. بعضی که حقوق اندکی می گیرند و آن هم برخی موارد چند ماه پرداخت نشده است، سعی می کنیم با رایزینی هایی که با واحدهای صنعتی انجام می دهیم؛ این مشکلات را کمتر کنیم. تحمل فشارها و گرانی هایی که این روزها وجود دارد سخت است. از مردم عذرخواهی می کنم. از دستگاههای نظارتی می خواهم همه و همه به کمک مردم بیایند و با گرانیهایی که خلاف عرف و شرایط کلی جامعه است مقابله کنند که بیش از این شرمنده مردم نشویم.
ارسال نظر