نیکو آخوندی نسب برای ایران افتخار آفرید
حضور یک دانشجوی یزدی به عنوان دانشمند جوان برای نخستین بار در گردهمایی برندگان جایزه نوبل
از چهار دانشجوی برگزیده برای شرکت در شصت و پنجمین گردهمایی برندگان جایزه نوبل در لینداو، آلمان از ایران، سه نفر از دانشگاه علوم پزشکی تهران و از اعضای فعال مرکز پژوهش های علمی دانشجویان بودند.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی یزدی نیوزگزارش شرکت در شصت و پنجمین گردهمایی برندگان جایزه نوبل در لینداو، آلمان از زبان نیکو آخوندی:
قبل از سفر
سال گذشته اواخر تابستان و یا اوایل پاییز بود که طی تماس تلفنی از مرکز پژوهش های علمی دانشجویان از من درخواست کردند تا رزومه ام را بفرستم، علت را که جویا شدم گفتند دکتر ملک زاده تعدادی از رزومه دانشجویان را برای شرکت در گردهمایی برندگان جایزه نوبل می خواهند. با وجود اینکه هیچ جنبه ای از این گردهمایی برایم روشن نبود، حتی تاریخش، اما اسم برندگان جایزه نوبل و البته آقای دکتر ملک زاده به اندازه کافی اعتبار داشت تا رزومه ام را بفرستم. چند ماهی گذشت، حتی دیگر موضوع را فراموش کرده بودم تا اینکه از طرف دانشگاه صنعتی شریف آقای دکتر وفایی با من تماس گرفتند و خواستند تا در ملاقاتی حضوری بیشتر صحبت کنیم. به همین نحو تمام افرادی که رزومه خود را فرستاده بودیم هر کدام طی قراری برای آشنایی بیشتر و یا همان مصاحبه به دفتر ایشان در دانشگاه صنعتی شریف رفتیم. در طی صحبت ها مقداری از سوالاتم در مورد این دیدار برطرف شد اما نه به طور کامل. خلاصه بگویم بعد از چندین و چند بار رفت و آمد به دفتر ایشان و جلسات فردی و گروهی اسامی ۲۴ نفر از دانشجویان مختلف از دانشکده ها و رشته های مختلف به کمیته علمی برندگان جایزه نوبل فرستاده شد. همچنین فرمی که شامل سوالات متعدد و مختلفی بود را در سایت این گردهمایی پرکردیم تا مرحله بعدی گزینش توسط کمیته برندگان جایزه نوبل لینداو انجام پذیرد. بعد از چند هفته ایمیل خوشحال کننده ای مبنی بر پذیرفته شدنم برای شرکت در این گردهمایی را دریافت کردم. بعد از جویا شدن از دانشجویان دیگر مشخص شد ۴ نفر به طور کلی از ایران انتخاب شده بودند. دو نفر از رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران، دکترنسترن مقبولی (کارورز) و هدیه ابراهیمی (کارآموز)، یک نفر از دانشگاه آزاد اسلامی، پی اچ دی شیمی به نام دکتر سحر بنی یعقوبی و من که از رشته داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی تهران بودم.
هرسال ده ها نفر از برندگان جایزه نوبل برای دیدار با نسل بعدی از دانشمندان پیشرو شامل دانشجویان مقاطع مختلف، فارغ التحصیلان و محققان در جزیره لیندائو، واقع در جنوب آلمان حضور به هم می رسانند. این ملاقات به پرورش تبادلات علمی در بین نسل ها، فرهنگ ها و رشته های مختلف می پردازد. جلسات سالانه به طور گردشی در رشته های فیزیولوژی و پزشکی، فیزیک، شیمی که سه رشته طبیعی در جایزه نوبل هست برگزار می گردد و هر ۵ سال این دیدارها به طور بین رشته ای در سه رشته فوق صورت می گیرد. برنامه های علمی لیندائو به طورعمده بر پایه گفتگو است که این گفتگوها در قالب جلسات مختلف سخنرانی، بحث ها، کلاس های مستر و پنل طراحی شده است تا حد اکثر تبادل دانش، ایده ها، و تجربه در میان برندگان جایزه نوبل و دانشمندان جوان صورت بگیرد. امسال اولین سالی بود که محققان جوان به نمایندگی از ایران در این مراسم شرکت داشتند.
از ابتدای پذیرفته شدن برای شرکت در گردهمایی به طور منظم ایمیل هایی از طرف کمیته اجرایی مبنی بر برنامه های گردهمایی، اقامت، ثبت نام در کلاس های مستر و برنامه های متفرقه فرستاده می شد. به طور کلی این مقدار از نظم و برنامه ریزی برایم کمی نا ملموس بود چرا که دانستن زمان رسیدن من به لینداو از ۴ ماه قبل مادامی که حتی نمی دانستم ویزایم را می گیرم یا نه، مقداری برای من که یه شهروند ایرانی هستم غیر ممکن بود. اما از طرفی دانستن این موضوع که کلیه مخارج گردهمایی (به غیر از بلیط رفت و برگشت) از قبیل اقامت، خورد و خوراک و برنامه های تفریحی به عهده اسپانسر های این برنامه است گرچه بازهم ناملموس بود اما بسیار موجبات خوشحالی گردید به طور ویژه زمانی که متوجه شدم هزینه شرکت در این برنامه ۵۰۰۰ یورو به ازای هر نفر است.
۲۷ ام ژوئن
گرچه زمان آغاز گردهمایی فردا است اما چند ماه پیش دعوت نامه ای از طرف وزیر آموزش و تحقیقات جمهوری فدرال آلمان به دستم رسید. ۵۰ نفر از ۶۵۰ محقق جوان انتخاب شده برای شرکت در این گردهمایی به این ضیافت که به میزبانی پروفسور وانکا وزیر آموزش و تحقیقات فدرال آلمان بود دعوت شده بودند. نام این ضیافت فستیوال تابستانی دانش است. صبح حدود ساعت ۱۰ به فرودگاه فردریش هافن در ۳۰ کیلومتری لینداو رسیدم. زمانی که وسایلم را دریافت کردم و از سالن بیرون آمدم ۳ تا از دوستان آلمانی ام را دیدم که به دنبالم آمده بودند. خیلی غافلگیر شدم و البته خوشحال. من را به هتل رساندند تا وسایلم را بگذارم سپس به اتفاق چند ساعتی را که وقت داشتیم به گشت و گذار در جزیره گذراندیم. جزیره لینداو خشکی بسیار کوچک اما فوق العاده زیبایی است در دریاچه کنستانت (بودنسی) در ایالت باواریا واقع در جنوب آلمان. گرچه این مکان توریستی کوچک از لحاظ شهری دهکده ای محسوب می شود اما به واقع با تعریفی که من از دهکده در ذهن دارم بسیار متفاوت است.
حدود ساعت ۶ برای ثبت نام و دریافت بَج و کیف به محل اصلی گردهمایی در اینسِل هاله رفتم. وسایل را دریافت کردم و قبض ۵۰۰۰ یورویی را که قبلا توسط دو اسپانسر; وزیر آموزش و تحقیقات آلمان و OPEC fund for international development پرداخت شده بود را امضا کردم. سپس به اتفاق ۴۹ نفر دیگر از محققین جوان با اتوبوس به سمت دریاچه رفتیم. در آنجا به همراه اشخاص دیگری که از شرکت کنندگان گردهمایی بودند سوار کشتی شدیم. در مسیر سوار شدن به کشتی بودم که متوجه شدم پیر مردی به من لبخند میزند. هم از چین و چروک های صورتش و هم از رنگ بند گردنش مشخص بود که از دانشمندان جوان نیست. جلوتر رفتم و سلام کردم، با برخوردی بسیار خوب جواب داد و خودش را معرفی کرد. سوال کرد که چرا به این گردهمایی آمده ام و من هم گفتم که از به عنوان Young Scientist انتخاب شده ام، بدون ذره ای تامل دقیقا همین سوال را من از او پرسیدم و با لبخندی در جواب گفت که او برنده نوبل فیزیک است. همان لحظه بود که فهمیدم بند گردنی آبی برای برندگان جایزه نوبل است. فرانسوا انگلرت اهل بلژیک اولین فردی بود که با او آشنا شدم.
در ادامه روی کشتی دکتر وفایی را دیدم که خود ایشان هم به برنامه دعوت شده بودند. همچنین با Jacques Leclaire رییس علمی کمپانی اورئال فرانسه آشنا شدم که به عنوان اسپانسر برای این گردهمایی در سال های آینده دعوت شده بود. او در مورد زندگی خود و اینکه چگونه به اینجا رسیده صحبت کرد. همچنین گفت که همسرش ایرانی است و یک بار به ایران آمده است.
ساعت ۷ بود که به هتل بد شخن در آن طرف دریاچه رسیدیم، مراسم با سخنرانی شرودر مسول کمیته اجرایی گردهمایی برندگان جایزه نوبل آغاز شد و در ادامه پروفسور وانکا وزیر آموزش و تحقیقات آلمان به صحبت پرداخت. مراسم با پذیرایی شام ادامه پیدا کرد و در آخر با نور افشانی و آتش بازی به اتمام رسید.
۲۸ام ژوئن
مراسم افتتاحیه با سخنرانی و خوشامد گویی کُنتس بتینا برنادوت آغاز شد. وی نوه ی پادشاه سوئد است و از سال ۲۰۰۸ پرزیدت شورای گردهمایی های برندگان جایزه نوبل لینداو است. در ادامه رییس جمهور آلمان ژاکیم گاک به سخنرانی پرداخت. بعد از اتمام سخنرانی ها محققین جوانی که برای شرکت در کنسرت ساز های کوبه ای ثبت نام کرده بودند به محل کنسرت رفتند که البته من چون فراموش کرده بودم تا ثبت نام کنم به هتل رفتم.
۲۹ام ژوئن
امروز سخنرانی ها با علم فیزیک و مهندسی شروع شد، گرچه زیاد با رشته من مرتبط نبود اما نظرم به نکته جالبی در سخنرانی اریک بتزیگ جلب شد. او تمام انرژی، سرمایه و وقتش را به وجود آوردن تکنولوژی خاصی در شرکت پدریش گذاشت در حالی که هیچ گاه به موفقیت تجاری دست پیدا نکرد او حتی به خاطر این کار موقعیت آکادمیک خود را ترک کرده بود. بعد از این شکست اقتصادی دوباره شروع به خواندن کتاب های فیزیکش کرد و از نو کارهای تحقیقاتیش را آغاز نمود. او بعد از ۱۸ سال موفق به گرفتن جایزه نوبل به خاطر ساخت میکروسکوپ super resolved fluorescence شد.
بعد از نهار طبق برنامه گفتگوی ۶ نفر از برندگان جایزه نوبل از رشته های مختلف با موضوع “تلاش برای بین رشته ای بودن: یک نیروی محرک یا مخرب؟” بود. به نظرم ایده جالبی آمد تا در دانشگاه خودمان هم به جای سخنرانی یک استاد بحث گروهی بین اساتید با موضوعات مختلف علمی را داشته باشیم.
مراسم شام شب به میزبانی وزارت آموزش، تحقیقات و تحصیلات تکمیلی کشور فرانسه برگزار شد. کشور فرانسه با پخش کلیپی به معرفی تولید دستگاه های تصویر برداری و ام آر آی جدید در این کشور پرداخت.
۳۰ام ژوئن تا ۲ام جولای
امسال به علت بین رشته ای بودن محوریت گردهمایی و زیاد بودن تعداد سخنرانان برنامه ها در ۴ بلوک با سخنرانی برندگان جایزه نوبل برگزار می شود. در هر روز سعی می کردم تا به سخنرانی هایی بروم تا بیشترین ارتباط را با علوم پزشکی و دارویی داشته باشند. روال هر روز برنامه به این شکل بود که از صبح تا ظهر برندگان جایزه نوبل به ارائه کار خود می پرداختند. بعد از نهار گفتگوی گروهی برندگان جایزه نوبل با موضوعی مشخص بود و پس از آن هر کدام از سخنرانان صبح همان روز در مکان مشخصی حاضر بودند تا به سوالات محققین و دانشمندان جوان پاسخ دهند.
در طی این چند روز موفق به آشنایی با پروفسور ژولز هافمن برنده جایزه نوبل در حیطه فیزیولوژی و پزشکی در سال ۲۰۱۱ شدم. طی صحبت هایی که داشتیم رضایت ایشان برای ارائه سخنرانی در ایران برای دانشجویان ایرانی جلب شد وبنا بر مشغله اش بهار آینده را زمان مناسبی برای آمدن به ایران اعلام کرد. هافمن همچنین از طرح تبادل محققان ایرانی برای دوره های کوتاه مدت در آزمایشگاهش در فرانسه برای آموزش های تکمیلی و انجام پروژه های علمی استقبال کرد.
نکته ای که به نظرم جالب آمد و فرا تر از انتظار من بود میزان تعاملاتی بود که می توانستیم به عنوان یک محقق جوان با برندگان جایزه نوبل داشته باشیم. در میان سخنرانی ها و زمان های استراحت با نفرات متعددی از برندگان جایزه نوبل از رشته های مختلف حرف زدم، اغلب برایشان جالب بود تا بیشتر در مورد پیشرفت های علمی ایران در سال های اخیر بدانند زیرا که به طور عمده اطلاعاتشان مربوط به ۳۰ سال پیش بود. بسیار مشتاق بودم تا بتوانم همگی را با هم به ایران بیاورم تا کمی سطح اطلاعاتشان به روز شود اما طبیعتا همچین اقدامی نیاز به قدرت اجرایی و یا حمایت بالایی از مسولین است. گرچه با کمی همت همچین فعالیتی دور از ذهن نیست زیرا که اغلب آنها مشتاق بودند تا حد اقل یکبار هم که شده ایران را ببینند و همچنین بتوانند کنفرانسی را برای محققین ایرانی برگزار کنند.
۳ام جولای
بالاخره روز آخر گردهمایی فرا رسید. برنامه به این شکل بود که از صبح با کشتی از جزیره لینداو به اتفاق تمامی مدعوین از قبیل برندگان جایزه نوبل، محققین جوان، اسپانسرها و نمایندگاه شرکت ها و انجمن های مختلف به جزیره ماینو که باغ والدین کُنتس بتینا برنادوت در آنجا واقع بود رفتیم. ابتدای برنامه شاهد گفگوی چند تن از مدعوین شامل پروفسور کروتو برنده نوبل شیمی، آقای ساتیارتی برنده نوبل صلح، کُنتس برنادوت و چند تن دیگر در رابطه با کمک های کشور آلمان برای ایجاد تحصیل رایگان در قاره آفریقا بودیم. یکی از کار جالبی که کشور آلمان برای کمک به پیشرفت علم در آفریقا می کند این است ابزار آلات و تجهیزات آزمایشگاهی خود را که با تجهیزات جدید جایگزین شده اند اما هنوز به خوبی کار می کنند را به کشور های آن ناحیه اهدا می کند. در ادامه آقای ساتیارتی در مورد لزوم آموزش برابر در سطح دنیا صحبت کرد.
بعد از صرف نهار به صورت پیکنیک در محوطه باز در کنار برندگان جایزه نوبل و کمی گشتن در باغ دوباره به سالن سخنرانی رفتیم. برایان اشمیت برنده نوبل فیزیک از طرف برندگان جایزه نوبل بیانیه ای را در راستای تغییرات دمای کره زمین قرائت کرد که پس از آن تمام برندگان جایزه نوبل حاضر در این گردهمایی آن را امضا کردند. برندگان جایزه نوبل توافق کردند که سیاستمداران باید فورا برای کاهش انتشار گازهای گلخانه ای در حال و آینده اقدام نمایند، این سیاستمداران در کنفرانس تغییرات اقلیمی سازمان ملل متحد (نوامبر ۲۰۱۵ ) در پاریس ملاقات خواهند کرد.
در آخر جا دارد از تلاش های بی دریغ آقای دکتر وفایی برای امکان حضور یافتن محققین ایرانی در این دست نشست ها تشکر ویژه کنم و همچنین امیدوارم تا شاهد تداوم این روند در سال های آینده باشیم. همچنین یقین دارم که با حمایت های مسولین قادر خواهیم بود تا با دعوت از برندگان جایزه نوبل دست به گسترش تعاملات علمی دانشجویان با سرآمد های هر رشته ای را داشته باشیم.
ارسال نظر