دیپلماسی و بحران ریزگردها
مسعود طوفان
طی سالهای اخیر طوفان های گرد و غبار در خاورمیانه و علی الخصوص در صحرای عربستان و عراق اثرات زیانبار زیادی را برای کشورمان به همراه داشته است که دامنه آن تا شهرهای بزرگ هم کشیده شده است. هم اکنون بیش از ۲۲ استان درگیر این بحران هستند و یکی از دلایل عمده فاجعه خشکیدگی […]
طی سالهای اخیر طوفان های گرد و غبار در خاورمیانه و علی الخصوص در صحرای عربستان و عراق اثرات زیانبار زیادی را برای کشورمان به همراه داشته است که دامنه آن تا شهرهای بزرگ هم کشیده شده است. هم اکنون بیش از ۲۲ استان درگیر این بحران هستند و یکی از دلایل عمده فاجعه خشکیدگی جنگل های ارزشمند بلوط در غرب کشورمحسوب می شود؛ ریزگردها از سال ۸۰ تا امروز مهمان ما بودهاند و در این مدت، تعداد وقوع این پدیده ۱۵برابر بیشتر شده است.
وسعت خسارات این پدیده تنها محدود به تهدید اراضی کشاورزی و صنعتی و … نبوده بلکه با مختل نمودن زندگی عادی شهروندان آشکارا تبدیل به یک تهدید جدی زیست محیطی شده و گاه واکنش افکار عمومی را بدنبال داشته است.
منشاء ریزگردها
بر اساس بررسی های صورت گرفته، علت وقوع پدیده ریزگردها دو منشا داخلی و منطقه ای است، بخشی از علت بروز این پدیده را باید در بزرگترین صحرای ماسه ای جهان بنام رب الخالی که در کشورهای عربستان سعودی، یمن و امارات متحده عربی استقرار یافته است جستجو کرد. این بیابان کاملا عاری از پوشش گیاهی بوده و طی سالهای اخیر بدلیل وقوع خشکسالی های پیاپی، پوشش گیاهی اندک آن نیز از میان رفته است، از سوی دیگر تالابهای جنوب عراق و تالاب بزرگ هورالعظیم و هورالهویزه که دردهه ۱۹۷۰ مساحت آنها به ۲۰۰هزار کیلومتر مربع میرسید، براساس عکس های ماهواره ای و اعلام برنامه محیط زیست سازمان ملل (یونپ) مساحت آن در سال ۲۰۰۱میلادی به ۷درصد مساحت اولیه یعنی هزار کیلومتر مربع کاهش یافته است.
بینالنهرین بهدلیل خشک شدن به یک منبع عظیم خاک رسی تبدیل شده که ذرات آن تا چند هزار متر بالا میرود و شعاع گستردهای به ابعاد ۴هزار کیلومتر را دربر میگیرد، به همین ترتیب پیش از این کانونهای تولید گرد و غبار در عراق، پنج کانون بود که در سالهای اخیر به ۴۸ کانون رسیده است، ازسوی دیگر مدیریت غلط منابع آب، کنترل آب در سرشاخههای دجله و فرات توسط ترکیه، رهاشدن اراضی کشاورزی در این منطقه و سرانجام احداث بی رویه سدهای داخلی و نیز خشک کردن هوالعظیم با فشار شرکت نفت برای اکتشاف منابع نفتی تازه دست بهدست هم داده و بر معضل گردوغبار دامن زده است.
در برخی استانها نظیر یزد نیز اراضی بیابانی و کانون های حساس به فرسایش بادی منشاء داخلی ریزگردها محسوب می شوند اما به گفته کارشناسان فقط ۲۰ درصد ریزگردها منشاء داخلی داشته و بیش از ۸۰ درصد دارای منشاء خارج از کشور هستند.
ریزگردها و امنیت
بحران ریزگردها را می توان به مثابه تهدیدی برای امنیت زیست محیطی و ملی تلقی نمود، به گمان بسیاری از محققان در نظام بین الملل کنونی، امنیت چهره سنتی و نظامی خود را از دست داده و بعدی غیر نظامی یافته است، مخاطرات زیست محیطی و از جمله ریزگردها دیگر تنها بحران طبیعی نیستند بلکه می تواند طیفی از تبعات و بحران های امنیتی را بدنبال داشته باشد. چالش های عمده نظیر کمبود آب، انهدام محیط زیست و گسترش بیابانها، نطفه آشوب های سیاسی و اجتماعی در آینده محسوب خواهند شد، پدیده ریزگردها در بهمن ماه ۹۳ در خوزستان منجر به چند تجمع اعتراض آمیز مقابل استانداری شد و حتی در میان برخی جریان های سیاسی به صورت تسویه حساب های سیاسی نمود یافت و در شبکه های اجتماعی رنگ و بوی عمدتا اعتراضی نسبت به ناتوانی دولت یافت، نشریه دیده بان امنیت ملی در شماره اسفند ۹۳ خود می نویسد از این پس مسائل زیست محیطی در جریان تحولات اجتماعی و سیاسی وارد شده و این امکان را دارد که در اندازه مسائل امنیتی و سیاسی نمود یابد. در بعد خارجی نیز با وجود آنکه ایران برای حل مشکل ریزگردها نیاز به همکاری و پیگیری دولت های منطقه از جمله عراق دارد، هم اکنون این کشور درگیر جنگ داخلی است و فقدان حاکمیت دولت این کشورها بر تمام سرزمین خود به عامل ناامنی در حوزه زیست محیطی منجر شده است.
ریزگردها و دیپلماسی
چنانکه گفته شد منشا بخش عمدهای از ریزگردهای ورودی به ایران، کشور عراق است و سایر کشورها نظیر عربستان، ترکیه، کویت و سوریه نیز سهمی از ریزگردها دارند. تاکنون مرجعی بینالمللی وارد حل مساله ریزگردها نشده و هیچ معاهده الزام آوری میان کشورهای منطقه برای مهار ریزگردها منعقد نگردیده است.آمادگی ایران برای حل معضل ریزگردها موضوعی است که بارها در نشست های منطقه ای از سوی مسئولین مورد تاکید قرار گرفته است، در همین زمینه ایران اعلام آمادگی نموده است تمام تجهیزات انسانی و فنی خود را در اختیار دیگر کشورها قرار دهد.
اینها برخی از مواضع ایراد شده در کارگروه اجلاس منطقه ای مقابله با بحران گرد و غبار بود که مهرماه ۱۳۸۹ و با حضور وزرای محیط زیست کشورهای عراق، ترکیه، سوریه، قطر و ایران در تهران برگزار شد، بحران ریزگردها همچنین طیفی از رایزنی ها و سفر گروه های کاری به ویژه میان کشورهای ایران و عراق را بدنبال داشته است. با اولین سفر رییس وقت سازمان حفاظت محیط زیست کشور در جولای ۲۰۰۸ (۱۳۸۷) به عراق مقدمات لازم برای امضای تفاهم نامه دو جانبه در تاریخ ژانویه ۲۰۰۹ در تهران فراهم شد.
در همین راستا معاون وزیر محیط زیست عراق نیز در راس یک هیات کارشناسی در سال ۲۰۱۰ (مرداد ماه ۱۳۸۹) از فعالیت های انجام شده در زمینه مقابله با بیابانزایی در ایران بازدید نمود، وی در یک نشست خبری همچنین گفت که این کشور برای مهار گرد و غبار نیاز به سه میلیارد دلار دارد، وی خاطر نشان نمود حفظ محیط زیست در کنارتامین امنیت، ارائه خدمات و تامین برق جزء اولویت های چهارم دولت عراق است.
ادامه مذاکرات منطقه ای در خصوص غلبه بر بحران ریزگردها به نشست تهران در سپتامبر ۲۰۱۰ (مهرماه ۱۳۸۹) باز می گردد. وزیران محیط زیست پنج کشور ایران، عراق، ترکیه، سوریه و قطر با امضای تفاهم نامه ای در اجلاس منطقه ای مدیریت بحران پدیده گرد و غبار که به میزبانی تهران برگزار شد متعهد شدند ظرف پنج سال این پدیده را رفع کنند که عملا تاکنون این اتفاق نیافتاده است. معاون رییس جمهور و رییس سازمان حفاظت محیط زیست ایران نیز در یک نشست خبری با تاکید بر اینکه این سند باید ساختاری برای اجرا داشته باشد، گفت: امروز مهمترین مسئله اجماع منطقه ای برای وادار کردن کشورهای منشاء کانون گرد و غبار به تصمیمات گرفته شده است. ما باید کشورها و مجامع بین المللی را درگیر این موضوع کنیم و برای اجرای طرح در یک میلیون هکتار از زمین های عراق نیز در حال پیگیری هستیم که طرف عراقی با تامین مبلغ یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلاری اجرای این طرح را محقق سازد.
در دولت جدید و در نخستین جلسه شورای عالی محیط زیست کشور موضوع ریزگردها مطرح شد و در آذرماه ۱۳۹۲ معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست در حاشیه مراسم استقبال رسمی از نوری المالکی، نخست وزیر عراق خواستاراجرای تفاهم نامه دو جانبه و اجرای قرارهای تفاهم نامه های چندجانبه، سازمان منطقه ای و پیگیری این موضوعات از طریق آن سازمان و ایجاد صندوق منطقه ای شد، با پیگیری های به عمل آمده سند اجراییشدن تفاهمنامه ایران و عراق که در سفر بهمنماه ۱۳۹۲ رئیس سازمان حفاظت محیطزیست به عراق منعقد شده بود به امضای کامران علی حسن قائممقام وزیر محیطزیست عراق و سعید متصدی معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست ایران رسید که درآن با بیان اهمیت مدیریت هوا و گردوغبار برای ۲کشور، ابراز امیدواری شد تا به زودی گامهای عملی برای مهار ریزگردها در منطقه ۲۰۰هکتاری در نزدیکی کربلا و سایر مناطق برداشته شود و همین موضوع آغاز همکاریهای منطقهای و بینالمللی برای حل و کنترل پدیده گردوغبار شود.
در سفر اخیر وزیر محیط زیست عراق به تهران (اردیبهشت ۹۴) پیشنهاد شکل گیری و ساماندهی ساختار فنی و مالی برای مقابله با پدیده گرد و غبار و طوفان های شن با مشارکت تمامی کشورهای آسیای غربی به رهبری یونپ مطرح گردید و مقرر شد با تشکیل کمیته دائم همکاری های زیست محیطی میان دو کشور و تفویض مسئولیت نظارت به نمایندگان دو کشور در این کمیته، موضوع گرد و غبار و راه حل های پیش رو برای رفع این بحران به طور ویژه مورد پیگیری قرار گیرد.
موانع حل بحران ریزگردها
واقعیت آنست که حل بحران ریزگردها با موانعی غیر از مسائل طبیعی و بیابانی مواجه است و اگر حل این بحران طول کشیده ناشی از وضعیت نامناسب سیاسی در منطقه است، بروز نابسامانی های سیاسی و اشغال عراق از دهه ۹۰ میلادی از جمله این تنش ها به شمار می رود، وضعیت نامشخص قطعنامه ۵۹۸ و وضعیت نه جنگ و نه صلح ایران و عراق و از این مهمتر موضوع غرامت پرداخت نشده ایران در جنگ تحمیلی و نیز باقی ماندن اختلافات بر سر اروند رود و اصرار طرف عراقی بر موضوع حق آبه این کشور در تامین آبی تالابهای هورالعظیم، هورالحمار و هور الهویزه مزید علت است. به این ترتیب وجود اختلافات هیدروپلیتیک میان کشورهای عراق و ترکیه، عراق و سوریه، عراق و ایران، از جمله موانع شکل گیری همگرایی در غلبه بر بحران ریزگردهاست، از سوی دیگر بررسی توانایی ها و قدرت منطقه ای هرکدام از بازیگران مطرح در مساله ریزگردها نشان می دهد گفتمان های مبتنی بر اجبار و یا پاداش و تنبیه نمی تواند مورد استفاده قرار گیرد، برغم برتری نسبی قدرت منطقه ای کشورهای نظیر ایران و ترکیه، هیچکدام از این کشورها از ابزارهای بالادستانه برای تحت فشار قراردادن یک جانبه طرف های دیگر برخوردار نیستند، از سوی دیگر عربستان به عنوان بازیگر بزرگ و مسلط در منطقه تا بحال تمایلی برای شرکت در مذاکرات و حل بحران های زیست محیطی نشان نداده و شواهد حاکی از افزایش تنش سیاسی میان ایران و این کشور خواهد بود.
دولت های منطقه طی سال های اخیر دچار کشمکش های امنیتی و سیاسی عدیده ای بوده اند و نتوانسته اند ساختار مناسبی برای همکاری منطقه ای ایجاد نمایند، وجود این نابسامانی ها مانع از آن بوده تا منجر به ایجاد یک پیمان سیاسی، اقتصادی وبازرگانی مستحکم گردد و ساختار های موجود نظیر سازمان اکو نیز حال و روز خوشی ندارد، در هرصورت آمادگی کشورهای منطقه برای دست برداشتن از منافع کوتاه مدت و یکسان سازی منافع کلید موفقیت در غلبه بر چالش های زیست محیطی و از جمله ریزگرد به شمار می رود.
در تحلیل منافع هریک از بازیگران در مواجهه با بحران ریزگرد ها در منطقه می توان مشاهده کرد کشور ترکیه بطور مستقیم ذی نفع نیست اما منافع دیگری را برای حضور فعال در منطقه و به ویژه اهداف اقتصادی دنبال می کند. سوریه ذینفع است و آماده همکاری است و در صورت غلبه بر بحران های داخلی احتمالا دنباله روی ایران خواهد بود. عربستان دخالت نمی کند و به نظر می رسد در شرایط کنونی از حضور درچنین ترتیباتی که با مدیریت تحولات از سوی ایران همراه باشد سرباز می زند.
بایستی گفت فقدان حضور عربستان به عنوان یک بازیگر موثر در منطقه، در عمل اجماع نظر لازم را برای شکل دهی امنیت زیست محیطی راکمرنگ و خنثی خواهد نمود. حضور و یا عدم حضور کویت و قطر چندان مهم نیست و فاقد تاثیرگذاری جدی در این حوزه است، به نظر می رسد اردن نیز تمایلی برای حضور در ترتیبات منطقه ای زیست محیطی با حضور ایران ندارد، یمن نفعی برای خود احساس نمی کند بخصوص اینکه در حال حاضر بی ثبات هم هست.
فرجام:
دلایل متعددی وجود دارد تا نشان دهد بحران ریزگردها دست کم در بعد برون مرزی تشدید خواهد شد و دیپلماسی زیست محیطی ایران در کوتاه مدت چندان موفق نخواهد بود، از همین رو لازم است درک شود وقتی از زبان مسئولان از حل زمان بر بحران ریزگردها سخن گفته می شود منظور چیست، هرچند وضع موجود به نفع هیچکس نیست اما بایستی اذعان نمود موضوع ریزگرد ها تابحال جزء اولویت کاری دولت های مزبور – حتی ایران- قرار نداشته است، مجلس شورای اسلامی چندی پیش بودجه ۶۰ میلیارد تومانی مقابله با ریزگردها در بودجه سال ۹۴ را حذف کرد و اولویت ها و سیاستهای دولت های قبل نیز به تشدید روند تخریب سرزمین منجر شده است. به طور کلی می توان گفت غلبه بر بحران های زیست محیطی و از جمله ریزگردها به مقدار زیادی به ارتقاء روابط دیپلماتیک وکاهش نگرانی های امنیتی بین کشورها بستگی دارد که در حال حاضر چندان مهیا بنظر نمی رسد، از این رو بحران های زیست محیطی بخشی از مناقشه ایران و همسایگانش در آینده نه چندان دورخواهد بود که لازم است با همکاری، دیپلماسی چند جانبه و ایجاد سازکارهای فنی و مالی منطقه ای حل و فصل شود.
منابع:
۱) امین منصور، جواد(۱۳۹۰) مدیریت موافقت نامه های زیست محیطی بین المللی، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.
۲) امیدوارنیا، محمد جواد (۱۳۸۲) امنیت در قرن بیست و یکم، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، انتشارات وزارت امور خارجه
۳) برمکی، جعفر( ۱۳۸۸) راهنمای مذاکره در موافقنامه های زیست محیطی، تهران: نشر دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، وزارت امور خارجه.
۴) سیمبر، رضا ( ۱۳۸۳) حقوق بشر در چارچوب محیط زیست، ماهنامه اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره ۲۰۲-۲۰۱٫
۵) عبدی نژاد، غلام عباس وناطقی، داود (۱۳۸۹). بیابان و مقابله با بیابانزایی در ایران، تهران، نشر پونه.
۶) عبدی نژاد، غلام عباس (۱۳۸۹) شرحی بر عوامل وقوع آثار پدیده گرد و غبار و چگونگی کنترل آن، ماهنامه سبزینه، سال پنجم، شماره ۴۳٫
۷) طوفان، مسعود(۱۳۸۹) چالشها و چشم انداز همکاری های منطقه ای در مهار ریزگردها، تهران، فصلنامه سیاست خارجی.
۸) کاویانی راد، مراد( ۱۳۹۳)ریزگردها تهدید امنیت زیست محیطی، ماهنگار راهبردی دیده بان امنیت ملی، شماره ۳۵، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردی.
۹) متقی نژاد، محمد علی (۱۳۸۲) تخریب محیط زیست و امنیت، ماهنامه دیدگاهها و تحلیل ها، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، شماره ۱۶۸٫
۱۰) irdiplomacy.ir
۱۱) reezgard.blogfa.com
* مسعود طوفان دانشجوی دکتری روابط بین الملل
ارسال نظر