موسوي لاري و زهرا شجاعي از حضور اصلاحطلبان و انتخابات مجلس يازدهم گفتند
نگراني از مشاركت، نااميدي شهروندان و باقي قضايا
متاسفانه رد صلاحيت براي چهرهها، اعتبار و پز سياسي شده است. اما چهرههاي شاخص اصلاحات هر كدام بر حسب محاسباتي ثبتنام نكردند و اين صحيح نيست كه گفته شود، نخواستند هزينه رد صلاحيت را به حاكميت تحميل كنند.
نامنويسي يازدهمين دوره انتخابات مجلس در حالي آغاز شد و پايان يافت كه جامعه ايران در قياس با روزهاي مشابه در سال ۹۴ و نامنويسي دهمين دوره انتخابات پارلمان هنوز وارد فضاي انتخاباتي نشده است. بسياري از كارشناسان دليل اين مهم را در افزايش قيمت بنزين و نوع برخوردهاي صورت گرفته با معترضان به اين تصميم شوراي عالي هماهنگي اقتصادي جستوجو ميكنند ولي در اين ميان آنچه به وضوح قابل مشاهده است، تاكيد اهالي هر دو جناح اصلاحطلب و اصولگرا بر كاهش اعتماد عمومي است. كاهش اعتمادي كه بهزعم تحليلگران اگر فكري به حال آن انديشيده نشود، ميتواند منجر به كاهش مشاركت در انتخابات پيشرو شود و اين يعني فرصت ورود اصولگرايان به ويژه تندروهاي اين جريان براي ورود به قوه مقننه.
در اين ميان حضور كمرنگ اصلاحطلبان در عرصه انتخابات و نامنويسي براي ورود به ماراتن پارلمان يازدهم يكي از مسائلي است كه بارها و بارها در محافل خبري و غيرخبري به آن پرداخته شده اما از قرار معلوم در درون اين جريان هنوز اجماع كاملي درباره آن رخ نداده؛ تا جايي كه عبدالواحد موسوي لاري، وزير كشور دولت اصلاحات و نايبرييس شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان، نامنويسي نيروهاي اين جريان سياسي در مناطق را خوب ارزيابي ميكند ولي در نقطه مقابل زهرا شجاعي، رييس مركز امور مشاركت زنان دولت اصلاحات صراحتا اعلام ميكند كه تعداد كمي از اصلاحطلبان براي حضور در انتخابات نامنويسي كردهاند. اگرچه اصلاحطلبان حداقل در گفتارهايشان اشتراكي درباره نوع استقبال نيروهاي اين جريان از انتخابات مجلس ندارند ولي به نظر ميرسد، مساله شوراي نگهبان و قيف تنگ تاييد صلاحيتها كنار چگونگي پايانبخشي به فضاي ياس و نااميدي موجود در جامعه همچنان يكي از دغدغههاي آنان باشد.
اعتماد مردم يك شبه برنميگردد
موسوي لاري در همين زمينه و در پاسخ اين پرسش كه با توجه به نارضايتيهاي عمومي مردم از شرايط موجود و نزديك شدن به فضاي انتخابات براي برگرداندن اعتماد از دست رفته مردم چه بايد كرد تا در انتخابات مشاركت كنند، ميگويد:«اعتماد مردم امري نيست كه يكشبه از دست رفته باشد و حالا بتوانيم يكشبه آن را برگردانيم. براي برگرداندن اعتماد از دست رفته و مخدوش شده مردم به مسوولان بايد تغييراتي در رفتارها، رويكردها و نگاههاي حاكميت ديده شود تا مردم فكر كنند، تغييرات جدي در حال شكلگيري است. اگر مردم احساس كنند، تغييرات جدياي در حال شكلگيري است اين اعتماد از دست رفته بين مردم و مسوولان و حاكميت ترميم ميشود و بازميگردد در غير اين صورت طبيعي است كه هيچ اتفاق خاصي تا انتخابات نميافتد.» نايب رييس شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان كه سابقه سكانداري كرسي رياست وزارت كشور در دولت اصلاحات را نيز در كارنامه دارد، پيشبيني براي مجلس آينده ارايه نميدهد و در مواجهه با اين سوال اعتمادآنلاين تاكيد ميكند كه «فعلا نميتوان تركيب مجلس آينده را پيشبيني كرد و بايد منتظر تحولات و اتفاقات روزهاي آينده بود.» او البته مسير انتخابات را به تصميم شوراي نگهبان ارتباط داده و خاطرنشان ميكند:«اما بعد از تصميم شوراي نگهبان ميتوان گفت، انتخابات چه مسيري در پيش خواهد داشت.»
يأس و سرخوردگي جامعه را تهديد ميكند
زهرا شجاعي، رييس مركز امور مشاركت زنان دولت اصلاحات از سوي ديگر به معضل كاهش احتمالي مشاركت در انتخابات اشاره ميكند و با تاكيد بر لزوم ترغيب مردم براي شركت در انتخابات و راي دادن تصريح ميكند:«نظامهاي سياسي براي اجراي بايدها و نبايدهاي دموكراسي راههاي مختلفي تعبيه ميكنند. بنابراين عاقلانهترين و منطقيترين راه براي توجه به مردمسالاري و در نتيجه بهبود شرايط صندوق رأي است. پس باور داريم، راههايي كه در دورههاي قبلي تجربه كردهايم، كارساز نيست و بايد تدبيري ديگر انديشيده شود. مشخصا در پيشبيني فضاي انتخابات پيش رو بايد گفت شرايط اصلا خوب نيست. به خصوص كه حواشي اعتراضهاي آبان مزيد بر علت شد تا ميزان مشاركت مردم در انتخابات مجلس يازدهم به احتمال بسيار زياد كاهش شديدي پيدا كند.» اين فعال سياسي اصلاحطلب همچنين اضافه ميكند:«احساس سرخوردگي، يأس و نااميدي از آينده، سرمايه اجتماعي را به شدت تهديد ميكند كه البته در حوزه اجتماعي قابل بررسي است. با وجود اين از ميزان مشاركت چهرههاي اصلاحطلب كه پايين است معلوم ميشود، نميتوانيم چشمانداز خوبي براي انتخابات متصور شويم. با اين حال اصلاحطلبان همچنان مقيد به اداي تكليف هستند تا دستكم يك اقليت اصلاحطلب قوي و پاكدست در مجلس آتي داشته باشيم.»
شجاعي همچنين با اشاره به برخي تندرويها در جامعه ميگويد:«متاسفانه رد صلاحيت براي چهرهها، اعتبار و پز سياسي شده است. اما چهرههاي شاخص اصلاحات هر كدام بر حسب محاسباتي ثبتنام نكردند و اين صحيح نيست كه گفته شود، نخواستند هزينه رد صلاحيت را به حاكميت تحميل كنند. گروهي با روشهاي ماهرانهاي جنگي رواني به وجود آوردهاند كه حتي بعضي از فرهيختگان را هم تحت تاثير قرار داده است. به همين دليل معتقدم ما وسط جنگ نرم هستيم. با توجه به اين مسائل همچنان تنها راهمان روي آوردن به صندوق رأي است. همچنين بايد به همه سليقهها فرصت رقابت داده شود و اين طور نباشد كه هميشه حق فقط در اختيار يك گروه باشد. با وجود تهديدها و تحديدهايي كه پيش روي اصلاحات قرار دارد به نظرم اصلاحطلبان بايد يأس را از خود دور كنند تا حداقل به اندازه پتانسيل موجود در مجلس آتي تاثيرگذار باشيم.»
ارسال نظر