اختصاصی صدای میبد
جماعت کوزه گران میبدی
حسین مسرّت
راجع به سفال های دوره های ماقبل اسلام و اوّلین سده های اسلامی در ایران در کتاب های تاریخ هنر و باستان شناسی مطالب حائز اهمیّت و مهمّی منعکس شده است ، در حالی که ما صنعت سفالگری امروزی ایران را خیلی کم می شناسیم …
معرّفی کتاب
حسین مسرّت، ثناءالله سنا
جماعتی از کوزه گران در ایران، مرکز دهکدۀ میبد ( یزد ) – نوشتۀ میشلین سان لیور – دومون از انتشارات مؤسّسۀ مطالعات و تحقیقات ایرانشناسی ، تحت نظر: پروفسور ژرژر دار . استاد زبان های هند و ایرانی در دانشگاه برن و نوشاتل ( سوئیس ) چاپ بنگاه مطبوعاتی رایشرت و یسبادن ( آلمان ) ۱۹۷۱-۱۳۱ ص .
Contivers –demon ، micheline . une comm potiers en iran ،le centre de meybod (yazd ) these de unversite de neuchatel ( Suisse ) rechert verlag , 1971 ( beitrage
این هفته به معرّفی کتابی خواهیم پرداخت که به زبان بیگانه نوشته شده و دربارۀ میبد است ، و تاکنون هم به زبان فارسی برگردانده نشده است. ما به سبب اهمیّت آن، عین گفتاری را که از سوی آقای ثناء الله سنا در دورۀ پانزدهم مجلّۀ راهنمای کتاب سال ۱۳۵۱ در رویه های ( ۴۷۱ تا ۴۷۴ ) چاپ گردیده می آوریم و در کنار آن خواهانیم که دلبستگان و پژوهندگان تاریخ اجتماعی میبد ( بویژه آقای استاد عبدالعظیم پویا ) در اندیشۀ ترجمه و چاپ آن باشند تا در دسترس همگان قرار گیرد:
« این کتاب در ۱۳۱ صفحه با قطع بزرگ و چاپ زیبا رسالۀ دکتری خانم میشلین سان لیور می باشد که در ۱۶ دسامبر ۱۹۷۱ در دانشگاه نوشاتل از آن دفاع نموده است . خانم سان لیور با ایران از دوازده سال باین طرف از نزدیک آشنائی کامل داشته است .
در سال ۶۲-۱۹۶۱ دانشگاه تهران بورسی در اختیار ایشان گذاشت که با آن به مدّت یکسال بتوانند زبان فارسی را فرا گیرند . مشارالیها پس از این مسافرت به ایران و برداشت کافی از ادبیّات و فرهنگ آن در سال های ۶۴ -۱۹۶۲ مجدداً به ایران مسافرت نمود و ضمن همین سفرها مدّت چند ماهی را در میبد از سرگذرانید و صنعت سفالگری این دهکده را مورد مطالعه قرار داد و فرآورد تجسّسات ایشان همین رسالۀ دکتری است که در آن زندگی مردم این دهکده را از نظر اجتماعی و مردم شناسی و اقتصادی و صنعت بومی پژوهش نموده است .
راجع به سفال های دوره های ماقبل اسلام و اوّلین سده های اسلامی در ایران در کتاب های تاریخ هنر و باستان شناسی مطالب حائز اهمیّت و مهمّی منعکس شده است ، در حالی که ما صنعت سفالگری امروزی ایران را خیلی کم می شناسیم و جز چند تحقیق کوتاهی که در مجلّۀ هنر و مردم از آقای پور کریم و صدیق و مستوفی و کریمی و نیز در مونوگرافی های مؤسّسۀ تحقیقات و مطالعات اجتماعی که در خلال گفتارهائی از آن به اختصار سخن رفته، چیز جالب توجّهی درست نداریم .
مطالعه و تحقیق جامعی دربارۀ یک جماعت سفالگر در دهکدۀ میبد از نظر اجتماعی و مردم شناسی و مطالعۀ محصولات آن ها از نقطۀ نظر فنّی و اقتصادی در اوائل کار هدف نویسندۀ این کتاب بوده که امروز جامۀ عمل پوشیده است .
دهکدۀ میبد تقریباً در ۷۰ کیلومتری شمال غربی یزد در نزدیکی کویر لوت، سر راه اردکان و تقریباً در ۷۰۰ کیلومتری جنوب شرقی تهران قرار دارد . در این دهکده جنبه های سنّتی و قدیمی صنعت سفالگری و همچنان طرز کار امروزی این صنعت مشاهده می گردد و به سه دسته تقسیم می شود که عبارت است از سفال های منفذدار و یا ساده ، سفال های لعابدار و کاشی کاری در حالی که با گل ساده از خیلی قدیم در میبد رواج داشته. صنعت کاشی سازی در اواخر قرن نوزدهم میلادی سفالگران نائینی در آنجا آورده و ترویج داده اند .
مؤلّف در مقدّمۀ کتاب خود می نویسد : یک جماعت کوزه گر تنها جمع چند نفر صنعت نبوده، بلکه جمعیّت انسانی و با ما حول اجتماعی است که مطالعۀ آن اقامت طولانی در محلّ کار می خواهد و بنا بگفتۀ کوندومیناس «هروز یک مردم شناس نباید پراکنده و بی نظم باشد ، موضوع مورد تحقیق وی با سرعت زیاد تغییر و تحوّل می کند و برای اینکه کار علمی عمده ای از خود بجا گذاشته باشد، مجبور است که به کار و مطالعۀ عمیق بپردازد … و من گمان می کنم که روش مقایسه ای نتایج بارزی در بر دارد و برای این منظور محقّق می یابد مدّت زیادی در جماعت کوچک مورد مطالعه اقامت و زندگی کند تا تمام زوایای زندگی جمعیّت را با مسائل مختلف درک نماید ) ….ومؤلّف اضافه می کند که :
« در سال ۱۹۶۴ که ما سفری به میبد نمودیم با کمک آقای آشتیاری توانستیم چند ماهی را در خود دهکده بسر بریم . در این کار تنها به جنبه های فنّی کوزه گری اکتفا نکرده، بلکه جنبه های انسانی ، اقتصادی و همچنین اثرات زندگی مدرن را که در ایران به سرعت پیش می رود و بر صنعت های سنّتی و قدیمی مورد مطالعه قرار داریم و چون محلّ کار یک کانون خانوادگی و اجتماعی نیز هست با اقامت طولانی خود در دهکده توانستیم در زندگی خانواده ها و مخصوصاً در جماعت زنان وارد شویم واز اینرو توانستیم معلومات کامل تری راجع به خانواده و روابط بین فامیل ها به دست آوریم » …
قسمت اوّل کتاب مربوط است به سوابق تاریخی و موقعیّت جغرافیائی دهکدۀ میبد و ساکنین مجاور آن که در آن مراکز فعّالیّت و صنعت به نحو احسن نمودار شده است . نویسنده در فصل دوم کتاب هر سه نوع سفالگری ( سفال های ساده و لعابدار و کاشی سازی ) را مورد مطالعه قرار می دهد و دربارۀ هریک از آن ها مراحل جداگانه ای کار را با مواد اوّلیّه مورد ضرورت و اسباب و افزار کار و روش های فنّی و فرم و اشکال مختلف سفال ها نقش و تزئینات آن ها سخن رانده و نام آن ها را تشریح و تفسیر کرده و رموز تزئین را نشان داده است .
وضع اقتصادی سفالگران و کاشی گران و وابستگی آن ها با عمده فروشان شهری که تولیداتشان را در بازارهای فروش اداره و پخش می کنند ، دیون و قروض ، مبالغ سرمایه گزاری ، دوره های کامل تولید ، مزد صنعتگران و غیره در فصل جداگانه ای آمده است . مثلاً نویسنده نشان می دهد که زندگی عادّی سفالگران که سفال های ساده و یا لعابدار می سازند از سایرین درخشان تر است، زیرا تولیدات آن ها سرمایۀ هنگفت احتیاج ندارد به علاوه برای فروش دست آوردهای شان خریداران ثابتی دارند . در حالی که کاشی گران که کارشان به سرمایه ای بیشتری احتیاج دارد و همچنان با رقابت های شدیدی باید روبرو بشوند و با ورود کالاهایی از خارج و استان های دیگر داخلی ، مواجه به مشکلات بیشتری می باشند. مطالعه و تحلیل این وضع اقتصادی به نویسنده اجازه داده است که برای پیشرفت آیندۀ صنعت سفالگری و کاشی سازی نتیجه گیری کند و برای جلوگیری از بین رفتن این صنعت راه حل های معقولی پیشنهاد نماید.
زندگی اجتماعی در دهکده، مراحل و تقسیم کار، تشکیلات حرفه ای، ساعات کار و تقویم محلّی و ادبیّات و فرهنگ مردم، زندگی خانوادگی، بهداشت و البسه و بازی ها و سرگرمی های ساکنین توأم با عقاید و رسوم شان در فصل دیگری تشریح و ترسیم شده است و از نظر مردم شناسی با تفصیل از آن سخن رفته است .
این کتاب مونوگرافی مهم و نمونه برجسته ای است از تحقیق در مراکز است.
ارسال نظر