تاریخ : 27 آوریل 2020 - 9:27 - شناسه خبر : 32491 یادداشت

چرا آمار مهم است؟

آقاي رييس‌جمهور در تعريض نسبت به ايجاد ترديد درباره آمار كرونايي سخني گفت كه طبعا خوشايند منتقدين نبود. وزارت بهداشت هم خود را مقيد به توضيح نمي‌داند. فقط هر روز اعدادي را مي‌گويد و انتظار دارد كه ديگران آن را چشم و گوش بسته باور كنند. حتي حاضر نيستند به شوراي شهر تهران نيز پاسخ […]

آقاي رييس‌جمهور در تعريض نسبت به ايجاد ترديد درباره آمار كرونايي سخني گفت كه طبعا خوشايند منتقدين نبود. وزارت بهداشت هم خود را مقيد به توضيح نمي‌داند. فقط هر روز اعدادي را مي‌گويد و انتظار دارد كه ديگران آن را چشم و گوش بسته باور كنند. حتي حاضر نيستند به شوراي شهر تهران نيز پاسخ دهند هر چند اين شورا اطلاعات به نسبت دقيق ولي غيررسمي از فوت‌شدگان داشته باشد. جالب اينكه نمي‌دانند چرا عده‌اي از سياسيون در هر جناحي علاقه‌مندي به آمار دارند و حتي قدرت تحليل اين رفتار را ندارند و در عين حال هر روز آمار مي‌دهند!  اجازه دهيد ببينيم، محل دعوا كجاست؟ چرا افكار عمومي نسبت به آمار حساس است و چرا اعتمادي به آمار رسمي ندارد؟  ابتدا تاكيد شود كه طبق مطالعه ايسپا ۵۴ درصد مردم ايران به ميزان زياد و خيلي زياد آمار و اطلاعات مربوط به كرونا را پيگيري مي‌كنند و فقط ۱۲ درصد در اين پيگيري بي‌تفاوت هستند و به ميزان كم يا اصلا پيگير اين مطلب نيستند. چنين توجهي از سوي مردم در كمتر موضوعي ديده مي‌شود.  از سوي ديگر مطابق نظرسنجي كشوري از سوي پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات وزارت ارشاد، كساني كه به آمار و ارقام رسمي مبتلايان و فوت‌شدگان به ميزان كم و خيلي كم اعتماد دارند بيش از ۳۴ درصد هستند كه حدود ۲ درصد بيش از كساني است كه زياد و خيلي زياد اعتماد دارند. به عبارت ديگر كفه بي‌اعتمادي سنگين‌تر است. يك نظرسنجي ديگر نشان مي‌دهد كه اين بي‌اعتمادي نزد شهروندان تهراني به حدود ۵۸ درصد مي‌رسد. چرا در اين باره دسترسي به آمار درست اهميت دارد؟ از چند منظر مي‌توان به اين اهميت پي برد. اول از جهت پيدا كردن الگوي گسترش و رفتار ويروس و شيوع بيماري. بسياري از مطالعات درباره اين بيماري با توجه به آمارهاي رسمي موجود انجام مي‌شود. هر چه اين آمارها ناهماهنگ و غيرطبيعي يا احيانا دستكاري شده باشد، نتايج اين مطالعات مخدوش خواهد بود. به ‌علاوه براي مقايسه سياست‌ها و عملكردهاي كشوري مهم است. از جهت ديگر پيدا كردن تصوير واقعي از اين بيماري كمك موثري مي‌كند كه مردم در سياست‌هاي اتخاذ شده، مشاركت كنند. براي مثال اگر واقعا مردم گمان كنند كه مرگ و مير بيشتر است طبعا ملاحظات بهداشتي را بيشتر رعايت خواهند كرد و اين به نفع دولت و سياستگذار است. اكنون سياستگذار در تعارض قرار گرفته، از يك سو فرمانده مبارزه با كرونا در تهران هر روز هشدارهاي شديدي مي‌دهد تا مردم را بترساند و بيشتر رعايت كنند از طرف ديگر بنا به ملاحظات ديگري سخنگوي وزارت بهداشت آماري را مي‌دهد كه تصوير گل و بلبلي از ماجراي كوويد-۱۹ عرضه مي‌كند. 
از سوي ديگر برخي شواهد و قرائن ديده مي‌شود كه اعتماد را نسبت به ارقام رسمي كم مي‌كند. مساله فقط اين ارقام نيست. حالا ۵۰ يا ۱۰۰ درصد بيشتر باشند، اتفاق خاصي در واقعيت نمي‌افتد ولي اين امر موجب بي‌اعتمادي كلي مي‌شود و ديگر حرف‌هاي مفيد مسوولان نيز شنيده نخواهد شد. براي نمونه اعضاي شوراي شهر تهران براساس اطلاعات كسب شده از دفن رسمي در بهشت زهرا برداشت‌هاي آماري متفاوتي از ارقام رسمي دارند. ولي وزارت بهداشت بي‌هيج دليلي پاسخ نمي‌دهد چون نه بلد هستند كه پاسخ دهند و نه اصولا پاسخ قانع‌كننده‌اي دارند. و از همه عجيب‌تر اين است كه معلوم نيست چرا وزارت بهداشت اصرار دارد كه چنين آماري را اعلام كند؟ حالا اگر نهادهاي ديگر در پي اين كار باشند، قابل فهم است ولي وزارت بهداشت چه اصرار عجيب و نامعقولي براي چنين كاري دارد؟
از سوي ديگر اعلام ارقام غلط و غيرواقعي موجب عوارض ديگري هم مي‌شود. اكنون شاخص و نسبت مرگ و مير كادر درماني و بيمارستاني به بيماران در ايران خيلي بالاتر از ساير كشورهاست. اين به منزله ضعف نظام درماني تلقي خواهد شد. در حالي كه بالا بودن اين شاخص عمدتا به دليل پايين دانستن مرگ و مير عمومي است والا كادر درماني ايران بسيار هم متبحر هستند و نبايد آنان را ضعيف دانست. اگر رقم رسمي مرگ و مير درست باشد آن وقت طبيعي است كه كادرهاي درماني نيز از حضور در بيمارستان پرهيز كنند! بنابراين اعلام نادرست آمار حتي براي وزارت بهداست هم مشكل‌آفرين است، بيش از همه براي سياست‌گذاران خطرناك است و اعتبار آنان را مخدوش مي‌كند.
واقعيت اين است كه اين تفاوت آماري كم‌ و بيش در همه كشورها وجود دارد. آمار مبتلايان كه معمولا چند برابر ارقام رسمي است. آمار مرگ و مير كه بايد دقيق باشد نيز دچار انحراف و كم‌شماري مي‌شود. در برخي كشورها كمتر و برخي كشورها بيشتر. چه بايد كرد؟ راه‌حل ساده اعلام شمارش مرگ و ميرهاي هر شهر يا استان در دو ماه گذشته و مقايسه آن با اين ارقام در دو ماه مشابه سال پيش است. البته اين آمار نيز نمي‌تواند، تعداد واقعي مرگ و ميرهاي ناشي از كرونا را با قاطعيت اعلام كند ولي تقريبا بسيار دقيق خواهد بود و مجادلات در اين باره را تمام مي‌كند. براي مثال مرگ و مير و دفن در بهشت زهرا طي دو ماه اسفند ۱۳۹۸ و فروردين ۱۳۹۹ در سال جاري اعلام شود و با مرگ و مير ماه‌هاي مشابه سال پيش مقايسه شود و تفاضل آن را مصداق مرگ و مير كرونا دانست. حتي اگر ۲ يا ۳ برابر هم باشد، مشكلي نخواهد بود در هر حال بهتر از اين نحوه پاسخ دادن يا ندادن مسوولان است. گزارش اخير درباره روند وضعيت كرونا در استان‌ها بسيار محافظه‌كارانه بود و نشان‌دهنده ترس دست‌اندركاران از ارايه آمار استاني بود. چون به جاي ارايه آمار كامل فقط تغييرات را نوشته‌اند(آن نسخه‌اي كه بنده ديدم) تا مبادا عيب و ايرادي نسبت به ارقام پيدا شود. تا هنگامي كه آمار سراسري داده شود، امكان بي‌دقتي و متوجه نشدن ديگران فراهم است.

اخبار مرتبط

ارسال نظر