آیت الله اعرافی در گفتگو با خبرگزاری حوزه:
به قاره آفریقا عشق میورزم/ پیشرفت تبلیغ در آفریقا کیلومتری است در حالی که در خیلی مناطق دیگر میلیمتری است
حوزه/ تعداد افرادی که در عین وزانت علمی در عرصه بین الملل هم فعال باشند در حوزه زیاد نیست. اما به جرأت می توان حجت الاسلام والمسلمین اعرافی را یکی از این افراد دانست. سابقه تدریس در سطوح مختلف حوزه به همراه سی سال تجربه بین المللی و بیش از هفتاد سفر به خارج از […]
حوزه/ تعداد افرادی که در عین وزانت علمی در عرصه بین الملل هم فعال باشند در حوزه زیاد نیست. اما به جرأت می توان حجت الاسلام والمسلمین اعرافی را یکی از این افراد دانست. سابقه تدریس در سطوح مختلف حوزه به همراه سی سال تجربه بین المللی و بیش از هفتاد سفر به خارج از کشور قطعا خاطرات فراوانی را به همراه دارد؛ اگرچه عدم تمایل به بیان آن ها سبب فراموشی هم شده است. سرویس بین الملل خبرگزاری «حوزه» فرصتی یافت تا بخشی از خاطرات این فعال بین المللی حوزه را تقدیم خوانندگان ارجمند نماید. اینک بخش دوم و پایانی این گفتگو تقدیم می گردد.
* اگر موافق باشید سراغ قاره آفریقا برویم.
من به قاره آفریقا عشق میورزم. البته قبل از مسؤولیتم به آفریقا سفر نکرده بودم. ولی در این دوازده سیزده سالی که در مسؤولیتهای خارج کشور هستم همواره به آفریقا عشق میورزیدم. هر مدیری که از این جا به آفریقا برود برای او احترام ویژهای قائلم. این قاره را یک قطب مهم در آینده جهان میدانم. پیشرفت تبلیغ در آفریقا کیلومتری است در حالی که در خیلی مناطق دیگر میلیمتری است و گاهی هم میگویم اگر روزی قرار بود خودم در کشوری استقرار پیدا کنم ترجیح میدادم به کشورهای آفریقایی بروم.
به کشورهای متعدد آفریقایی سفر کردم. الان جامعه المصطفی تقریباً از همه کشورهای آفریقایی طلبه دارد. همین الان پنج هزار طلبه آفریقایی در ایران و خارج ایران تحصیل میکنند. پنج هزار فارغ التحصیل هم داریم و دهها مرکز که در کشورهای آفریقایی فعال است. در حدود سی کشور آفریقایی به نوعی حضور داریم. به این ترتیب است که من آفریقا را عمق استراتژیکی اندیشه اسلامی و اسلام ناب میدانم.
از خاطرات آفریقا برای ما بگویید.
یکی از چیزهای جالبی که در آفریقا نظر من را در سفرهای اول جلب کرد این بود طلبه هایی که در ایران یا واحدهای همان جا درس خواندند، با امکانات خیلی کم چند صد مدرسه آموزش و پرورشی راه انداخته بودند؛ مدارس نیمه رسمی یا رسمی. این خودش یک فیلتری است که افراد از درون آنها میگذرند و بعد وارد سیستم المصطفی(ص) میشوند. این کار، تابلوی خیلی زیبایی است که ترسیم شده. فکر میکنم هم خیلی جذاب است و هم در آفریقا کم هزینه است و میتواند بسیار مفید باشد.
چون حجم خاطرات شما بالاست من روی بعضی کشورهای خاص متمرکز می شوم. مثلا سودان؟
سودان نرفتم.
در شمال آفریقا به کدام کشور رفتید؟
دو بار به الجزایر و مراکش رفتم. مراکش در شمال آفریقا کشور مهمی است ولی متأسفانه روابط ما فراز و فرود داشته است.
چه زمانی؟
حدودا پنج شش سال قبل.
شرایط آن جا چطور بود؟
در مراکش من این خاطره را فراموش نمیکنم در آن شهری که قمِشان هست [ظاهرا شهر فاس] وقتی از بازارش عبور میکردم همه به لباس من احترام میگذاشتند و به ایران علاقهمند بودند. ادریسیان که گرایش شیعه داشتند در آن جا حکومت داشتند و هنوز هم محبت اهلبیت(ع) در آن جا شیوع و رواج دارد. علاقهمندیشان به ایران، انقلاب اسلامی، به معارف اهلبیت(ع) بالا است و مع الاسف سیاستهای حاکم با این فرهنگ هماهنگ نیست. برای من آن بازدید خیلی جالب بود. مدارسشان را دیدیم و حلقههای عرفانی و تصوفی که داشتند.
آثار تمدن دیرین اسلام در آن جا خیلی جالب بود. یادم هست از جایی که تیمارستان و برای درمان کسانی که جنون یا ناراحتیهای روانی داشتند بود بازدید کردیم. در آن زمانی که در غرب هیچ خبری از مباحث روانشناختی نبوده در این مرکز معالجه بیماران روانی با صدای پرندگان انجام میشده. این بازدید و آثاری که از پیشرفتهای مهم تمدن اسلامی آن جا دیده میشد برای من جالب بود.
در غرب آفریقا به کشور مالی رفتید؟
مالی نرفتم؛ ولی غنا رفتم.
موریتانی؛ سیرالئون چطور؟
سیرالئون چرا. به ساحل عاج هم رفتم.
از خاطرات ساحل عاج بگویید.
آن جا از قبل طلبه داشتیم. الان هم داریم. مرکزی داریم که توسعه پیدا کرده و بخش خواهران آن راهاندازی شده. در ساحل عاج مدارس آموزش و پرورشی از طرف فارغ التحصیلان ما وجود دارد.
طبعاً در تمام آفریقا یک درد جانکاه دیده میشود که بشریت باید به آن پاسخ بدهد. ظلمی که شده و فاصلهای که وجود دارد. در همین ساحل عاج فراموش نمیکنم در حاشیه شهر کوهی از زباله جمع بود و بچههای بزرگ و کوچک در حال جستجو بودند تا غذایی پیدا کنند. علاقه داشتم که بروم ببینم و خیلی هم اذیت میشدم ولی میرفتم میدیدم و همیشه هم از آن زیاد یاد میکنم. این پدیدههای بسیار زجرآور در آفریقا نشانه یک مریضی بنیادی در کل بشریت امروز است.
لبنانیها در خیلی از کشورها هستند ولی حضورشان در آن جا پررنگ تر است. اقتصاد آن جا دست اینها است و بیشترشان هم شیعه هستند. در ساحل عاج بازدیدی از چند دانشگاه داشتیم که بازدیدهای مهمی بود. گفتگوهایی که داشتیم خیلی جالب بود. دیدار با علما هم همین طور. آن زمان این فاصلههایی که بین شیعه و سنی رواج پیدا کرده نبود. به نظر من ظرفیت ساحل عاج و بسیاری از کشورهای دیگر آفریقا برای گفتمان اسلام ناب، معارف الهی و معارف اهل بیت(ع) ظرفیت بینظیری است. حتی در شرایطی که دسیسههای طایفهای و جنگهای مذهبی خیلی دنبال میشود باز هم همین طور است.
تانزانیا؟
بله در تانزانیا حضور داشتم، نمیدانم یک یا دو بار رفتم. تانزانیا در شرق آفریقا کشور فوقالعاده مهمی است. مقام معظم رهبری عنایت خاصی به آن جا دارند. کارهایی هم که ما کردیم به رغم اینکه نسبتاً خوب هست اما نسبت به زمینه و فضای آن جا کم است. چه دارالسلام و چه زنگبار. زنگبار مکان مستعدی است.
در تانزانیا مسیحیت خیلی فعال است. به طور کلی مسیحیت در آفریقا فعال است. پاپ اسبق اعلام کرده بود که ما در سال ۲۰۱۰ باید قاره آفریقا را کاملاً مسیحی کنیم البته موفق نشدند ولی در عین حال هنوز قاره آفریقا هم تحت تأثیر اندیشه مذهبی مسیحیت است، هم تحت تأثیر سیطره غرب به ویژه فرانسه، انگلیس و آمریکا. بهائیت هم در تانزانیا فعال است. الان وهابیت هم طبعاً فعال است. بخشی از جریان اهلبیتی(ع) در تانزانیا خوجهها هستند که در خیلی از کشورهای آفریقایی حضور دارند. جریان اسلام معتدل و اسلام اهلبیتی(ع) در آن جا رو به رشد است و البته در این مقاطع اخیر دسیسههای متعددی در آن جا طراحی شده که متأسفانه بعضی از آن ها هم تا حدی جواب داده است.
به آفریقای جنوبی هم رفته اید؟
آفریقای جنوبی آخرین کشور آفریقایی است که ما در آن جا واحدی را فعال کردیم و مجوز گرفتیم؛ نزدیک پنجاه دانش پژوه و طلبه داریم. چون اخیرا به آفریقای جنوبی رفتم بعضی خاطراتش را به یاد دارم. موزه آپارتایدشان و دیدن معادن الماس و ذخایری که تمام شده خیلی تکان دهنده است. واقعاً آپارتاید که بخشی از آن در این موزه به نمایش گذاشته شده زخمی بر پیکره بشریت است.
از نکات جالب در آفریقای جنوبی این است که ما در قصه آپارتاید از مدافعان بیقید و شرط سیاهپوستان در مبارزه با اقلیت سفید پوستِ متجاوز بودیم ولی متناسب با آن نتوانستیم بهره ببریم. اگرچه الان هم روابطمان روابط خوبی است ولی فکر میکنم که ظرفیت حضور ما در آن جا خیلی بیش از این است. اقتضا دارد سیاست خارجی ما در این زمینه فعالتر شود.
بسیار ممنون، توضیحات بسیار خوبی درباره کشورهای آفریقایی و سفرهایتان دادید. اما با توجه به اینکه دایره سفرهای شما، وسیع تر از یک قاره و دو قاره بوده است، سوال جدیدی می خواهم مطرح کنم. همان طور که می دانید پس از نامه اخیر رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپایی شاهد موجی هستیم که به اسلام تمایل نشان میدهد. با توجه به فضای غرب چه منابعی را برای آشنایی با اسلام به این افراد معرفی می کنید؟
ما کاری را در پژوهشکده «اسلام و غرب» آغاز کرده ایم. تاکنون حدود پنجاه اثر ترجمه و تألیف شده است. شاید یکی از بهترین منابعی که میشود به آن مراجعه کرد همان چهل پنجاه اثری است که در این پژوهشکده تولید شده. آثار بسیار فاخر و خوبی است.
قبل از نامه حضرت آقا شروع کرده بودید؟
بله. از قبل و با اشاره خود حضرت آقا بود. کار سه چهار سال قبل شروع شده. هر سال هم ده الی بیست اثر تولید میشود.
به چه زبانی است؟
انگلیسی. المصطفی(ص) طرحی دارد که برای ده قطب زبانی زنده و مهم دنیا که میلیاردها نفر را زیر پوشش خود دارد کتابخانه ای غنی از اندیشه اسلامی و اهلبیت(ع) تولید شود. سال قبل ده قطب زبانی را تعریف و مسؤولیتها را مشخص کردیم و به رغم کاهش بودجهها و امکانات در همه آنها داریم گام برمیداریم. الان در حوزه انگلیسی زبانان پنجاه اثر که بخشی از کتابهای شهید مطهری و بعضی بزرگان دیگر حوزه است در سطوح مختلف کار شده. دائماً هم دارد تولید میشود و گام به گام به سمت جلو میرویم.
تصدیگری بخشی از این کار با خود ما است و بخشی را هم با نهادهای دیگر هماهنگ میکنیم. در کشور مجمع جهانی اهلبیت(ع) و سازمان تبلیغات اسلامی و مراکز دیگر هم کار میکنند. حالا ما در فضای حوزویتر خودمان فعالیت می کنیم. دیگران هم وقتی وارد این فضا میشوند در واقع تربیت شدگان ما را به کار میگیرند.
البته در این زمینه بازیگران دیگری هم در قم و خارج قم هستند که کارهای خوبی انجام میدهند. این قدر هم در دنیای بیرون امروز کار فراوان است که هرچقدر فعالیت بشود کم است. مشروط به اینکه موازیکاری نشود. که حالا شاید خیلی موازی کاری هم نباشد. البته مشروط به شرط دومی است که یک نوع همبستگی و همگرایی باشد که این کم هست. حالا ما تلاشمان این هست که این ده قطب زبانی را طوری جلو ببریم که کتابخانههای و منظومههای کتابی و آثار خوب تهیه شود.
با توجه به این که در سال های اخیر علاقه طلاب به یادگیری زبان خارجی بیشتر شده و با عنایت به پژوهش هایی که روی این ده قطب زبانی انجام داده اید؛ الان سه اولویت اصلی برای طلبههای ایرانی چه زبانهایی هست؟
عربی و انگلیسی دو زبان عمدهای است که وجود دارد ولی از این دو که بگذریم فرانسوی و اسپانیول در رتبه بعد قرار می گیرند. گرچه به لحاظ گویشگر زبان چینی هم خیلی مهم است ولی این دو بیشتر به کار میآید.
آلمانی چطور؟
زبان آلمانی هم گویشگر زیادی ندارد ولی زبان فاخر و اثرگذاری است. به لحاظ جمعیتی بایستی بگوییم عربی، انگلیسی، فرانسه، اسپانیول و چینی؛ اینها گویشگران زیادی دارند ولی به لحاظ زبان علمی زبان آلمانی هم جایگاه مهمی پیدا میکند؛ زبان روسی هم همین طور.
از فرصتی که در اختیار ما قرار دادید صمیمانه متشکرم. متاسفانه فرصت نشد به خاطرات آسیا و آمریکا بپردازیم.
برای شما آرزوی توفیق داریم. جای حرف و حدیث در این زمینه زیاد است و اگر وارد بحث تحلیل و وظایفی که حوزه در این زمینهها دارد بشویم من خیلی حرف دارم.
ارسال نظر