صداقت و امانت در خبر
داوود صديقي
اصل امانت داری و صداقت در خبر، از اصول بنیادین اخلاق حرفه ای است که رعایت نشدنش، جوامع را با آسیب ه ای جدی مواجه می سازد. در جهان کنونی، انسانها همواره با انبوهی از خبر مواجه اند و شفافیت در خبر حق آنان است؛ اما پرسش این است که چه عواملی درستی خبر را […]
اصول بین المللی اخلاق حرفه ای در خبرنگاری میگوید: بارزترین وظیفه خبرنگار آن است که با رعایت حق مردم برای دستیابی به اطلاعات معتبر و درست، صداقت حرفه ای خود را در خدمت واقعیت قرار دهد، به گونه ای که واقعیت ها حقیقتا با محتوای اصلی خود و بدون تحریف انعکاس یابند. Fourth conference of UNESCO in 1938)). این بدان معناست که خبرنگار با رشد صحیح قابلیت های حرفه ای خود موظف است، مواد خام خبری را در اختیار مردم قرار دهد تا آنها خود، تصویری درست و همه جانبه از آن واقعه، حادثه یا موضوع بسازند؛ اما چرا باید چنین باشد؟
همان گونه که اعتماد، سرآغاز تبادل اجتماعی است، بسترساز تعامل در رسانه هم هست؛ بنابراین، نه بقای یک جمع یا جامعه بدون اعتماد ممکن است و نه بقا و تداوم یک نهاد خبری بدون ایجاد و حفظ اعتماد در جمعیت مخاطبان امکان پذیر است. همواره این احتمال می رود که خبر، تحریف و دستکاری شده و این گونه اعتماد مردم خدشه دار شود و این آغاز متلاشی شدن رابطه آن نهاد خبری و مخاطبان آن است.
گروه ها، کمپانی ها، افراد با نفوذ و… معمولاً می کوشند و گاه می توانند با تلاش برای اعمال سانسورِ در خبر، ذهن مردم، یعنی مخاطبان را به سوی اهداف خود سوق داده و اصطلاحا، آنها را به بازی بگیرند. شیوه تحریف خبر ممکن است ارادی یا غیر ارادی باشند؛ اما به چه علت تحریف صورت می گیرد؟
در اینجا به برخی عوامل که صدق خبر را به مخاطره میندازند، اشاره می کنیم؛
۱ ـ احتمال می رود صداقت و امانت در خبر با ارزش ه. ای خاصی در تعارض باشد. اینجاست که خبرنگار خواسته یا ناخواسته، مجبور به تغییر محتوای خبر شده و اصل امانتداری را زیر پای می گذارد (Media ethics (free dictionary by Farlex. برای مثال، اگر خبرنگاری حس کند که افشای تخلف یک کشیش، اعتقاداتِ جامعۀ کاتولیک را سست می کند، خبر مذکور را به نوعی تحریف کرده و آن را غیر واقعی ارائه می دهد؛ به عبارت دیگر، در اینجاست که.، حق و باطل در هم فرو رفته و به کلی خبر مخدوش می شود.
۲ ـ تعارض بین خبر حقیقی و حریم خصوصی همواره از چالش ه. ای بزرگ اخلاق حرفه ای است. آیا می توان با نادیده گرفتن حریم خصوصی افراد، خبر. حقیقی را که حق مردم است، منتشر کرد؟ به عبارت دیگر، اگر خبرنگاری حس کند که بخشی از خبر در لایه های خصوصی فرد مخفی است، آیا مجاز به نفوذ در این حریم است یا خیر؟ فارغ از هر نوع پاسخ به این پرسش، گاه به علت دسترسی نداشتن به حریم خصوصی، همه جنبه های خبر فاش نشده و خبری مبهم به مخاطب ارائه می شود (See: paparazzi).
۳ ـ تحلیل خبر بر اساس خیالبافی خبرنگار و یا حدس و گمان ه. ای او، همواره از مؤلفه هایی است که می تواند صدق یک خبر را مخدوش سازد. منظور از خیالبافی آن است که خبرنگار بدون دسترسی به آمار و اطلاعات کافی، تحلیلی ارائه دهد که نه حاصل یافته های او، بلکه صرفا حاصلِ بافته های او باشد. هنگامی که این بافته ها بسان معجونی گیرا به مخاطب ارائه می شود، آزادی مخاطب در تحلیل خبر تحت تأثیر واقع شده و خبر واقعی در پرده ای از ابهام فرو می رود.
۴ ـ سلیقه، میل و ذائقه خبرنگار از دیگر مؤلفه های موثر در تحریف خبر است؛ برای نمونه، خبرنگارانی که خبر جنگ یا بلایای طبیعی را پوشش می دهند، ممکن است از این حوادث متأثر شوند و حس خود را به مخاطب تلقین کنند ((See, photojournalism. این واقعه، بخصوص توسط عکس های خبری بسیار رخ می دهد. موضوع چالش برانگیز این است که خبرنگار چگونه می تواند گزارشی مبتنی بر واقعیت دهد، به طوری که در عین تحریک احساسِ مخاطب، عقلانیت او را نیز بیدار کند؟ بدیهی است که استقلال خبرنگار تا حد زیادی می تواند عقلانیت مخاطب را متأثر سازد؛ بنابراین، میل، سلیقه، اعتقادات و وابستگی خبرنگار به گروهی خاص، می تواند احتمال تحریف خبر را افزایش دهد.
۵ ـ تعارض با قانون می تواند اخلاق خبرنگاری را به شدت متأثر سازد. برای مثال، گزارشگران مخفی ممکن است به منظور دسترسی به منابع محرمانۀ خبر، به فریبکاری، ورود غیر مجاز و جرایمی همانند اینها متوسل شوند که همگی با قانون در تعارض است See, undercover) journalism, investigative journalism). در این حال و برای رفع این تعارض، خبرنگار ممکن است خبر را به نوعی ارائه دهد که عمل غیر قانونی او توجیه شود. مثلا این احتمال هست که یک خبرنگار، ورود غیر مجاز خود به یک مکان را با یک خبر تحریف شده و به بهانۀ دفاع از امنیت ملی توجیه کند.
۶ ـ دستور مافوق هم می تواند اصل امانتداری در ثبت و انتقال خبر را با چالش جدی روبه رو کند. برای مثال، ممکن است رسانه ای وابسته به یک نهاد یا مرکز باشد و به خبرنگاران خود دستور بدهد، متن سخن چهره های مشهور سیاسی علمی یا هنری را در حمایت از کلیت یا اجزای برنامه های خود تنظیم کنند. در این موارد، گاه خبرنگاران مأمور خود را معذور می بینند که فقط بخش مثبت سخنان این چهره ها را مخابره کنند و کلمه ای از نقدهای او را در خبر یا گزارش خود جای ندهند و به عکس، گاه سازمانی با یک نهاد مخالف است. در نتیجه به خبرنگاران خود دستور می دهد که تنها آن بخش از سخنان چهره های مشهور را پوشش دهند که در نقد یا مخالفت با آن نهاد بیان شده است، حال آنکه شاید چهره های مشهور در نگاهی متوازن موضوعی را ببینند و در نتیجه هم محاسن و هم معایب موضوعی را بگویند و انتظار داشته باشند، همه جوانب سخنان آنان به اطلاع عموم مردم برسد؛ اما رسانه ها فقط یک نیمه از سخنان او را منتشر و نیمۀ دیگر آن را حذف کرده اند.
رسانه های ما دیری است که باید قدمی پیش بروند، اما چنین نمی کنند. مهم نیست نمی دانند یا نمی خواهند؛ مهم و تأسف انگیز آن است که می توانند، ولی ایستاده اند و به جلو گامی برنمی دارند. بی تردید یکی از اقداماتی که رسانه های ما را به جلو خواهد برد و آنها را حرفه ای تر خواهد کرد، تنظیم، اعلام و رعایت مرام نامۀ اخلاقی و شیوه نامه کسب، تنظیم و انتشار خبر است. بدین طریق، رسانه های ایرانی می توانند رابطۀ خود با مخاطبان را ارتقا بخشند و بخش بیشتری از چشم ها را به سوی خود برگردانند؛ هرچند دیر است، ولی بهتر است زودتر دست به کار شویم تا از این دیرتر نشود.
ارسال نظر